عبدالمجید شریف زاده در گفت وگو با ایسنا، درباره این فراخوان توضیح داد: جایگاه مولوی در فرهنگ و ادبیات ما بسیار کهن و تاثیرگذار است و به عنوان یکی از مهمترین شاعران ما در جهان شناخته می شود. فضای کاری که مجموعه هنرمندان، عرفا، شاعران و ادیبان انجام داده اند، تاثیر بسزایی در فرهنگ و هنر ما داشته است به همین دلیل ارتباط بین ادبیات و سایر رشته های هنری یکی از مهمترین مباحث هنرهای سنتی ماست.
او ادامه داد: هنرمندان هنرهای سنتی همیشه از عرفا، ادبا، شعرا و علما تاثیر گرفته اند و آن را به شکل های مختلف در آثار خودشان متجلی کرده اند؛ بنابراین یکی از مهمترین پایه های هنرهای سنتی ما بر اساس ارتباط بین هنر سنتی و ادبیات شکل گرفته است. شاید بتوان گفت بعد از شاهنامه فردوسی که بیشترین تاثیر را در هنرهای ما داشته، کتاب های مثنوی و خمسه که سبقه تاریخی دارند، نیز تاثیرگذار بوده اند.
رییس پژوهشکده هنرهای سنتی با بیان اینکه جهانیان به اهمیت مقام مولانا پی برده اند، افزود: ما نیز برای آنکه به جایگاه این شاعر و عارف ایرانی بپردازیم و در عین حال تشویقی برای رجوع دوباره هنرمندان هنرهای سنتی به ادبیات باشد، فراخوانی در این باره منتشر کردیم.
شریف زاده یکی از مهمترین هدف های این نمایشگاه را نگاه و بررسی دوباره به هنرهای سنتی و رجوع به اشعار مولانا دانست و گفت: به همین دلیل فراخوانی دادیم تا هنرمندانی که آثاری با موضوع اشعار مولانا خلق کرده اند، به دبیرخانه این نمایشگاه ارسال کنند تا در یک مجموعه به نمایش گذاشته شود.
او درباره اینکه در فراخوان تبدیل اشعار مولانا به آثار هنری ، تا چه اندازه تلاش شده تا آثار مرتبط با مولانا از کارهای حجمی به محصولات کاربردی سوق داده شود، اظهار کرد: اینکه ما به هنرمندان بگوییم چه کاری انجام دهند، وظیفه ی ما نیست. وظیفه ی ما بیشتر معرفی هنرمندان و برقراری ارتباط بین مباحث معنوی و هنری است اما می توانیم چنین نگاهی در انتخاب آثاری که برای نمایشگاه ارسال می شود، داشته باشیم. قطعا با نگاه به آثاری که جنبه کاربردی دارند، می توانیم هنرمندان را تشویق کنیم تا در این حوزه فعالیت کنند.
رییس پژوهشکده هنرهای سنتی اعلام کرد: همه هنرمندان سنتی در هر رشته ای که هستند مشروط بر اینکه موضوع کارهایشان اشعار مولانا باشد، می توانند در این نمایشگاه شرکت کنند تا آثار آنها همزمان با بزرگداشت مولانا در جهان به نمایش دربیاید و برگزیدگانی از هنرمندان انتخاب شوند.
به گزارش ایسنا، علاقمندان می توانند آثار خود را از ۱۵ تا ۱۹ دی ماه به دبیرخانه این نمایشگاه ارسال کنند. آثار ارسالی ۲۵ دی ماه داوری و نمایشگاه آن اول بهمن ماه در پژوهشکده هنرهای سنتی واقع در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار می شود.
علاقمندان برای شرکت در این نمایشگاه می توانند برای اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۶۶۰۹۸۳۸۶-۰۲۱ داخلی ۱۰۰۸ دبیر خانه این نمایشگاه تماس بگیرند.
مکانها دیدنی قونیه
هنگامی که نام قونیه به گوش میرسد، ناخودآگاه ما به یاد مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی یکی از بلندآوازه ترین شاعران کشورمان و جهان می افتیم که مقبره اش در این شهر واقع شده است. این شهر در گذشته با نام ایکونیون شناخته میشد که این نام از کلمه ایکون گرفته شده است.
شهر قونیه که مرکز استانی به همین نام می باشد، در فاصله ۲۲۵ کیلومتری از پایتخت کشور ترکیه یعنی شهر آنکارا که خود به عنوان پایتخت تمدن اسلامی به حساب می آید، واقع شده است و همچنین از حیث جاذبه های گردشگری از جمله مهم ترین شهرهای کشور ترکیه به حساب می آید. در ادامه این مقاله شما را با برخی از جاهای دیدنی قونیه ترکیه آشنا میکنیم.
مکانها دیدنی قونیه :
مرکز علوم قونیه با هدف جذب افراد با پیش زمینه های فکری متفاوت برای انتقال دانش در فضایی تجربی و عملی به علاقمندان به علوم و فنون طراحی شده است. می توان از اهداف
این مرکز به عنوان ماموریتی مهم برای طراحین و مسئولین آن در راستای آگاهی عموم از دنیای علمی و دستیابی به افق های پیشرفت در زمینه تکنولوژی برای علاقمندان به علوم و فنون نام برد. مکانی بسیار پیشرفته با ربات ها و ماکت هایی متعدد که فقط اطلاع رسانی نمی کند بلکه میزان فهم و توجه بازدیدکنندگان به علوم مختلف را افزایش می دهد.
گزینش و گزارش غزلیات شورانگیز مولانا
به گزارش خبرگزاری انتشارات بانگ نی؛ برگزیده و شرح جدیدی از غزلیات شورانگیز مولانا به زودی راهی بازار خواهد شد. این شرح به انتخاب و شرح خانم ناهید عبقری، شارح نامآشنای مثنوی معنوی و مولویپژوه ایرانی است که بیش از چهل سال از عمر خود را صرف شرح و بسط آثار مولانا و مسائل و غوامض عرفانی کرده است. از ویژگیهای قلم وی میتوان به روانی، سلاست، همهفهمی و گیرایی اشاره کرد.
طبق بیانات شارح، این شرح، در طی سلسلهکتابهایی منتشر خواهد شد و احتمالا هر کتاب در بر گیرندهی ۵۰ غزل خواهد بود و جلد اول این مجموعه کمتر از یک ماه دیگر به بازار خواهد آمد.
در زیر میتاوانید نمونهای از کتاب را مطالعه کنید:
گزینش و گزارش غزلیات شورانگیز مولانا :
غزل ۱
موضوع: غزل هم عاشقانه است و هم در ارتباط با زندگی آدمی در دنیای مادی است به سبب هبوط او.
ای رستخیزِ ناگهان وی رحمتِ بیمنتها ای آتشی افروخته در بیشۀ اندیشهها
«ای رستخیز ناگهان»: روی سخن با «انسان کامل واصل»، اینجا «شمس تبریزی» است که چون با طلوعِ خورشیدِ حقیقت در جان انسان کامل، حقایق را بر او مکشوف میکند، گویی رستاخیزی در جان او برپا میشود که در این قیامت، همانند صحنۀ رستاخیز موعود همه چیز آشکار است. «وی رحمت بیمنتها»: ای کسی که به سبب پیروی خالصانه و عاشقانه از پیامبر(ص) که به موجب انبیاء: ۲۱/۱۰۷: «وَ ما اَرْسَلْنَاکَ اِلّا رَحْمَهً لِلْعالَمِینَ: و ما تو را جز مایۀ رحمت برای جهانیان نفرستادهایم.» رحمت دو عالم خوانده شده است، تو نیز وجودت به کمالی رسیده که واسطۀ فیض حق به خلق شدهای. «ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها»: ای وجود تابناکی که حضور و عشق تو آتشی در بیشۀ اندیشه که غالباً سرشار از اندیشههای دنیوی است، میزند تا
شعلههای سرکش عشق الهی، هر چه که در آن است و «غیر» محسوب میگردد، بسوزاند، از بین ببرد و جز عشق حق هیچ بر جای نگذارد.
ذهن آدمی، همانند بیشهای است که اندیشههای نیک و بد و غالباً دنیوی در آن همواره در رفت و آمدند.
امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
«امروز خندان آمدی»: اینک حضور تو سرشار از لطف و مرحمت و در واقع نشانِ «تجلیّات جمالیِ» الهی است. «مفتاح زندان آمدی»: وجود طربناک و فیاض تو، مانند کلیدی است که درِ عوالم غیبی را میگشاید و ما را از گیرودارِ تنگناهای زندگیِ این جهانی که مانع بزرگی در سلوک و موجب «غفلت» است میرهاند. « بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا» :به دیدار نیازمندان آمدی و لطف خود را نثار آنان کردی، همانگونه که پروردگار به نیازِ نیازمندان پاسخ میدهد.
اشارتی قرآنی؛غافر:۴۰/۶۰: وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ : و پروردگارتان فرمود مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم .
خورشید را حاجب تویی، اومید را واجب تویی مطلب تویی، طالب تویی، هم منتها هم مبتدا
«خورشید را حاجب تویی»: تو پردهدار یا «حاجبِ» خورشید حقایق هستی؛ یعنی از طریق تو [انسان کامل واصل] میتوان به حقیقت رسید. «اومید را واجب تویی»:چون حقیقتِ متجلّی در تو، متصل با «ذات هستی» است و به موجب «لاتقنطوا»نباید از رحمت الهی ناامید بود؛پس حضور تو که تجلّی انوار «واجب الوجود» را در آن میتوان دید، برای امید به تعالی و برخورداری از رحمت الهی «واجب» است.« مطلب تویی، طالب تویی، هم منتها هم مبتدا»؛ پس از آنجا که تو در مقام انسان کامل واصل، به دریای وحدانیت پیوستهای و صفات حق در تو متجلّی است؛ یعنی هم «طالب»، هم «مطلوب»، هم «مبتدا» و هم «منتها» تویی به موجب حدید: ۵۷/۳: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ …: او اوّل وآخر و ظاهر و باطن است…».
حاجب: پرده دار. واجب: سزاوار، شایسته؛ اومید را واجب: سزاوار امید.
اشارتی قرآنی؛ زُمر:۳۹/۵۳:«لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ»: از رحمت الهى نومید مباشید…
تا کمتر از یک ماه آینده جلد اول این مجموعه غزل در دسترس علاقمندان خواهد بود. از دیگر کتب انتشارات بانگ نی دیدن فرمایید.
گزینش و گزارش غزلیات شورانگیز مولانا
جایزه ملی شمس و مولانا
جایزه ملی شمس و مولانا راه اندازی شود…
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت جایزه ملی شمس و مولانا راه اندازی شود و به مفاخر اختصاص یابد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سیدعباس صالحی در افتتاحیه همایش بین المللی شمس و مولانا در محل مقبره شمس تبریزی در خوی اظهار کرد: در سال های بعد با کمک وزارت فرهنگ و ارشاد و استانداری آذربایجان غربی و علاقه مندان حوزه معرفت و عرفان اسلامی، طراحی و ایجاد جایزه ملی شمس و مولانا در دستور کار قرار گیرد.
او افزود: حوزه های ادبیات، هنرهای نمایشی و آوایی و تمام حوزه های فرهنگی و هنری متاثر از اندیشه های شمس و مولانا هستند و عملیاتی کردن جایزه ملی شمس و مولانا فرصتی برای بهتر شناساندن مفاخر و هویت ملی فراهم می کند.
او با بیان اینکه وجود مقبره شمس در خوی ظرفیت ارزشمندی است تصریح کرد: شمس تبریزی توانست شعله ای را برافروزد و با آن شعله جانی را شعله ور کرده و جهانی و تاریخی را سرشار از حیات وجود خود کند.
صالحی ادامه داد: شمس تبریزی مولوی را در برهه ای از عمرش که نه نوجوان و نه جوان تازه به راه افتاده ای است آنچنان مدهوش و شیدای خودش می کند که مولوی دگرگون می شود و عالمی دیگر را می پیماید و جهانی را غرق دوره وجودی جدید خودش می کند. این نشان می دهد شمس آنی و اخگری کمیاب داشته است.
او با اشاره به زندگی پررمز و راز شمس تبریزی اظهار کرد: مجموعه مقالات شمس که در مدت دو سال همدمی وی با مولانا به یادگار مانده نشان می دهد شمس تا زمانی که به مولانا نرسیده بود یک تنهای خاص بوده که در مقالات خودش بدان اشاره کرده و می گوید: خدا مرا تنها آفرید.
صالحی با بیان اینکه شمس در دهه ۶۰سالگی عمرش به مولانا رسیده و وی را مانند آیینه وجودی خویش می یابد زبان سخن گشوده و سرّ تنهایی اش را بیان می کند ادامه داد: آنچه در نگاه شمس می توان یافت اگرچه استمرار یک طریقت معنوی از دوره اسلامی بوده است لیکن شمس این عرفان و معرفت را تجربه کرده و دریافت های خاص منحصر به فردی داشته است.
جایزه ملی شمس و مولانا . واحد خبرگزاری انتشارات بانگ نی. مدیرمسئول: ناهید عبقری
جان و جهان! دوش کجا بودهای
نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو جفا دیدهام
ای که تو سلطان وفا بودهای
آه که من دوش چه سان بودهام!
آه که تو دوش کرا بودهای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بودهای
زهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بودهای؟! »
یار سبک روح! به وقت گریز
تیزتر از باد صبا بودهای
بیتو مرا رنج و بلا بند کرد
باش که تو بنده بلا بودهای
رنگ رخ خوب تو آخر گواست
در حرم لطف خدا بودهای
رنگ تو داری، که زرنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بودهای
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بودهای
غزلی از مولانا با صدای محمدرضا شجریان.
جان و جهان! دوش کجا بودهای . غزلی از مولانا با صدای محمدرضا شجریان. غزلی زیبا از مولانا به انتخاب ناهید عبقری و گروه انتشاراتی بانگ نی
غزلیات شمس تبریزی
آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم
امروز چون زنبورها پران شویم از گل به گل
تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم
آمد رسولی از چمن کاین طبل را پنهان مزن
ما طبل خانه عشق را از نعرهها ویران کنیم
بشنو سماع آسمان خیزید ای دیوانگان
جانم فدای عاشقان امروز جان افشان کنیم
زنجیرها را بردریم ما هر یکی آهنگریم
آهن گزان چون کلبتین آهنگ آتشدان کنیم
چون کوره آهنگران در آتش دل می دمیم
کآهن دلان را زین نفس مستعمل فرمان کنیم
آتش در این عالم زنیم وین چرخ را برهم زنیم
وین عقل پابرجای را چون خویش سرگردان کنیم
کوبیم ما بیپا و سر گه پای میدان گاه سر
ما کی به فرمان خودیم تا این کنیم و آن کنیم
نی نی چو چوگانیم ما در دست شه گردان شده
تا صد هزاران گوی را در پای شه غلطان کنیم
خامش کنیم و خامشی هم مایه دیوانگیست
این عقل باشد کآتشی در پنبه پنهان کنیم
غزلیات شمس تبریزی با صدای علیرضا افتخاری. آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم. ساز و آهنگ از حسین علیزاده. از زیباترین و لطیف ترین غزلیات شمس مولوی است که در حال و هوای بهاری سروده شده است. به انتخاب ناهید عبقری و گروه انتشاراتی بانگ نی.
غزلیات شمس. جان و جهان! دوش کجا بودهای
جان و جهان! دوش کجا بودهای
نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو جفا دیدهام
ای که تو سلطان وفا بودهای
آه که من دوش چه سان بودهام!
آه که تو دوش کرا بودهای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بودهای
زهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بودهای؟! »
یار سبک روح! به وقت گریز
تیزتر از باد صبا بودهای
بیتو مرا رنج و بلا بند کرد
باش که تو بنده بلا بودهای
رنگ رخ خوب تو آخر گواست
در حرم لطف خدا بودهای
رنگ تو داری، که زرنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بودهای
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بودهای
غزلیات شمس. جان و جهان! دوش کجا بودهای . به انتخاب ناهید عبقری . انتشارات بانگ نی.
غزلیات شمس. جان و جهان! دوش کجا بودهای … از زیباترین و لطیف ترین غزلیات حضرت مولانا با صدای استاد محمدرضا شجریان. بانگ نی.
دیوان شمس تبریزی یا دیوان کبیر، دیوان مولانا جلالالدین محمد بلخی شامل غزلها، رباعیها و ترجیعهای اوست. دیوان شمس تبریزی در عُرف خاندان مولانا و سلسلهٔ مولویه در روزگاران پس از مولانا با عنوان دیوان کبیر شناخته میشدهاست. گویا آنچه در تداول مولویان جریان داشتهاست همان دیوان یا غزلیات بودهاست و بعدها عنوان دیوان کبیر را بر آن اطلاق کردهاند. همچنین عنوان دیوان شمس تبریزی یا کلیات شمس تبریزی نیز از عنوانهایی است که در دورههای بعد بدان داده شدهاست، به اعتبار این که بخش اعظم این غزلها را مولانا خطاب به شمسالدین تبریزی سرودهاست.
من طربم طرب منم زهره زند نوای من
من طربم طرب منم زهره زند نوای من
عشق میان عاشقان شیوه کند برای من
عشق چو مست و خوش شود بیخود و کش مکش شود
فاش کند چو بیدلان بر همگان هوای من
ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد
چرخ فلک حسد برد ز آنچ کند به جای من
من سر خود گرفتهام من ز وجود رفتهام
ذره به ذره می زند دبدبه فنای من
آه که روز دیر شد آهوی لطف شیر شد
دلبر و یار سیر شد از سخن و دعای من
یار برفت و ماند دل شب همه شب در آب و گل
تلخ و خمار می طپم تا به صبوح وای من
تا که صبوح دم زند شمس فلک علم زند
باز چو سرو تر شود پشت خم دوتای من
باز شود دکان گل ناز کنند جزو و کل
نای عراق با دهل شرح دهد ثنای من
ساقی جان خوبرو باده دهد سبو سبو
تا سر و پای گم کند زاهد مرتضای من
بهر خدای ساقیا آن قدح شگرف را
بر کف پیر من بنه از جهت رضای من
گفت که باده دادمش در دل و جان نهادمش
بال و پری گشادمش از صفت صفای من
پیر کنون ز دست شد سخت خراب و مست شد
نیست در آن صفت که او گوید نکتههای من
ساقی آدمی کشم گر بکشد مرا خوشم
راح بود عطای او روح بود سخای من
باده تویی سبو منم آب تویی و جو منم
مست میان کو منم ساقی من سقای من
از کف خویش جستهام در تک خم نشستهام
تا همگی خدا بود حاکم و کدخدای من
شمس حقی که نور او از تبریز تیغ زد
غرقه نور او شد این شعشعه ضیای من
غزلیات شمس. با صدای همایون شجریان. از زیباترین و عمیق ترین غزلیات شمس که وصفی از عارف کامل واصل است . به انتخاب ناهید عبقری و گروه انتشاراتی بانگ نی
غزلیات شمس تبریزی
رندان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
در عشق گشتم فاشتر وز همگنان قلاشتر
وز دلبران خوش باشتر مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر مستان سلامت میکنند
افسون مرا گوید کسی توبه ز من جوید کسی
بی پا چو من پوید کسی مستان سلامت میکنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار زو
من کس نمیدانم جز او مستان سلامت میکنند
ای ابر خوش باران بیا وی مستی یاران بیا
وی شاه طراران بیا مستان سلامت میکنند
حیران کن و بیرنج کن ویران کن و پرگنج کن
نقد ابد را سنج کن مستان سلامت میکنند
شهری ز تو زیر و زبر هم بیخبر هم باخبر
وی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت میکنند
آن میر مه رو را بگو وان چشم جادو را بگو
وان شاه خوش خو را بگو مستان سلامت میکنند
آن میر غوغا را بگو وان شور و سودا را بگو
وان سرو خضرا را بگو مستان سلامت میکنند
آن جا که یک باخویش نیست یک مست آن جا بیش نیست
آن جا طریق و کیش نیست مستان سلامت میکنند
آن جان بیچون را بگو وان دام مجنون را بگو
وان در مکنون را بگو مستان سلامت میکنند
آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو
وان یار و همدم را بگو مستان سلامت میکنند
آن بحر مینا را بگو وان چشم بینا را بگو
وان طور سینا را بگو مستان سلامت میکنند
آن توبه سوزم را بگو وان خرقه دوزم را بگو
وان نور روزم را بگو مستان سلامت میکنند
آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو
وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت میکنند
ای شه حسام الدین ما ای فخر جمله اولیا
ای از تو جانها آشنا مستان سلامت میکنند
غزلیات شمس تبریزی ؛ مستان سلامت می کنند ؛ با صدای محمدرضا شجریان ؛ به انتخاب ناهید عبقری و انتشارات بانگ نی
غزلیات شمس
ای لولیان ای لولیان یک لولیی دیوانه شد
طشتش فتاد از بام ما نک سوی مجنون خانه شد
میگشت گرد حوض او چون تشنگان در جست و جو
چون خشک نانه ناگهان در حوض ما ترنانه شد
ای مرد دانشمند تو دو گوش از این بربند تو
مشنو تو این افسون که او ز افسون ما افسانه شد
زین حلقه نجهد گوشها کو عقل برد از هوشها
تا سر نهد بر آسیا چون دانه در پیمانه شد
بازی مبین بازی مبین این جا تو جانبازی گزین
سرها ز عشق جعد او بس سرنگون چون شانه شد
غره مشو با عقل خود بس اوستاد معتمد
کاستون عالم بود او نالانتر از حنانه شد
من که ز جان ببریدهام چون گل قبا بدریدهام
زان رو شدم که عقل من با جان من بیگانه شد
این قطرههای هوشها مغلوب بحر هوش شد
ذرات این جان ریزهها مستهلک جانانه شد
خامش کنم فرمان کنم وین شمع را پنهان کنم
شمعی که اندر نور او خورشید و مه پروانه شد
غزلیات شمس . با صدای شهرام ناظری. به انتخاب ناهید عبقری و انتشارات بانگ نی.
غزلیات شمس . « غزلیات شمس تبریزی » . از زبده ترین و زیباترین غزلیات فارسی، غزلیات شمس مولانا است که به احترام مراد خود بدین نام نهاده است.