اولین نشست درسگفتار استاد ناهید عبقری در ساختمان نظام پزشکی
در این نشست، استاد ناهید عبقری، به شرح قصۀ «دژ هوشربا یا قلعۀ ذاتالصور» از کتاب مثنوس معنوی مولانا پرداختند.
این، اولین نشست استاد عبقری در ساختمان نظام پزشکی مشهد بوده که با استقبال پرشور علاقمندان همراه بود. بنا بر درخواست مکرر علاقمندان، قرار است که این درسگفتار، تبدیل به سلسله نشست شود که میتواند خبر خوشی برای علاقمندان باشد.
در پایان درسگفتار، استاد عبقری، با صبر و حوصلۀ فراوان با سوالات پاسخ گفتند
در پایان این مراسم، سرکار خانم دکتر امینی، که سابقا کلاسهای استاد عبقری در منزل ایشان به مدت ۱۸ سال برگزار میشد، لوح تقدیر و تشکری به استاد عبقری اهدا کردند.
گروه خبرگزاری انتشارات بانگ نی.
رمان نویسی در باره مولانا و شمس از زبان خود نویسندگان
اعظم نادری گفت: نوشتن رمان هایی درباره شمس و مولانا در غرب مد شده و خواننده از روی تنبلی به دنبال یافتن شخصیت این افراد از روی آثار دیریاب شان نمی رود و رمان های عامه پسند را ترجیح می دهد.
نشست ویژه شهر کتاب با محوریت بررسی کارنامه مولوی پژوهی در سال اخیر و دو کتاب «کیمیا: پرورده حرم مولانا» نوشته غلامرضا خاکی و «بی من مرو» نوشته اعظم نادری درباره کج فهمی ها از زندگی، آثار و افکار شمس و مولانا با حضور ایرج شهبازی، محمودرضا اسفندیار، غلامرضا خاکی و اعظم نادری در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب، گفت: چند سال است که روز تولد مولانا در ایران روز بزرگداشت مولوی نام گذاری شده است. این نشست به دو کتاب درباره نقد آثاری که به شمس، مولانا، کیمیا خاتون و خانواده مولانا پرداخته اند، اختصاص دارد. جدا از درسگفتارهای اختصاصی ای که طی ۱۱ سال به صورت مبسوط به هر یک از مفاخر ایران اختصاص داشته، در روز بزرگداشت هر یک از این مفاخر نیز می کوشیم کارنامه پژوهش های سالانه پیرامون ایشان را بررسی کنیم.
وی ضمن ارائه گزارشی کمّی از وضعیت مولوی پژوهی در یک سال گذشته گفت: در این یک سال ۲۵۶ اثر با شمارگان ۲۷۷/۶۱۰ از و درباره مولانا منتشر شده که ۱۶۳ اثر برای نخستین بار چاپ شده اند. ۱۴۶ اثر با شمارگان ۱۶۵/۹۷۰ به مثنوی اختصاص داشته است. ۶۱ کتاب درباره آرا و اندیشه و بررسی آثار مولانا از دیدگاه نقد ادبی اختصاص داشت که با شمارگان۵۶/۴۵۰ منتشر شده است.۱۴ اثر با شمارگان ۱۰/۶۷۰ به غزلیات شمس اختصاص داشته است. ۵ اثر به بررسی فیه مافیه با شمارگان ۵/۱۰۰ نسخه اختصاص داشته است. ۳ اثر رباعیات مولوی را بررسی کرده اند. ۱۸ اثر نیز به عاشقانه های مولانا، گزیده و منتخب آثار او اختصاص داشته است. در میان شروح منتشر شده بر مثنوی در یک سال گذشته، کماکان شرح جامع مثنوی کریم زمانی با ۵ بار چاپ در سال گذشته به چاپ پنجاهم رسید. تصحیح دکتر محمدعلی موحد از مثنوی با سه بار چاپ از رخدادهای مهم مولوی پژوهی در یک سال گذشته بود. قصه های برگزیده از مثنوی مولوی از مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب مهدی آذر یزدی با ۶۷ بار چاپ از آثار مورد توجه برای معرفی مثنوی برای همگان است.
در ادامه رمان نویسی در باره مولانا و شمس از زبان خود نویسندگان می خوانید:
عامه پسندی در مقابل دیریابی
اعظم نادری که در کتاب «بی من مرو» به نقد «عارف جان سوخته» از نهال تجدد، «دختر رومی» از مائو فروی، «کیمیا خاتون» از سعیده قدس، «ملت عشق» از الیف شافاک پرداخته، سخنان خود را به دو رمان مورد اشاره اختصاص داد و گفت: این دو کتاب عامه پسندند. محمدرضا گودرزی در گفت وگویی ۲۴ ویژگی را برای رمان های عامه پسند برمی شمرد که به ۱۰ مورد آنها اشاره می کنم. تمام رمان های عامه پسند جهان با حادثه ای چشمگیر آغاز می شوند. همچنین احساسات و عواطف خواننده را تحریک می کنند. چنان که در صفحات آغازین «ملت عشق» با واگویه های قاتل شمس مواجه می شویم و توصیف شخصیت مظلوم شمس احساسات خواننده را برمی انگیزد. همچنین «کیمیا خاتون» واگویه های شمس پس از کشتن همسرش، کیمیا، است و با نثر انشایی و پر سوزوگداز کاملا احساسات خواننده را تحریک می کند. عامه پسندها شخصیت ها را به مثبت و منفی تقسیم می کنند. چنان که در «ملت عشق» علاءالدین و دارودسته اش سیاه و بهاءالدین و دارودسته اش کاملا سفیدند. این تقسیم بندی در «کیمیا خاتون» در مقیاسی بزرگ تر بین زنانِ مثبت و ستم دیده و مردانِ سیاه و ظالم انجام می شود. عامه پسندها مکان های مرموز را توصیف می کنند؛ مثل خانه خوف انگیز و پرتعصب مولانا در «کیمیا خاتون» و می خانه و محل قتل شمس در «ملت عشق». چنین رمان هایی نقد سطحی وضعیت موجودند. «کیمیا خاتون» اعتراضی سطحی به وضعیت زن است و شخصیت اصلی شافاک، شمسِ انقلابی، بسیار شعاری و خام صحبت می کند.
این پژوهشگر افزود: ویژگی دیگر این رمان ها تقابل است. این در «ملت عشق» به صورت تقابل میان عشق زمینی و آسمانی، میان غرب و شرق، دیروز و امروز، ماده و معنا است. در حالی که در «کیمیا خاتون» با تقابل میان عشق جوان علاءالدین و عشق پیر شمس روبه روییم. ویژگی دیگر، استفاده از خواب و فضاهای رویایی است که به وفور در هر دو رمان دیده می شود. شمس در خواب با قاتلش صحبت می کند. یاس ها، پرندگان و… به کیمیا خاتون الهام می کنند که حادثه شومی در راه است و ازدواج با شمس سرنوشت تلخی دارد. عامه پسندها ثروت و ظواهر دنیا را نفی می کنند. در «ملت عشق» شمس بسیار اغراق آمیز به ظواهر مادی دنیا بی توجه است. در «کیمیا خاتون» مولانا به سفارش شمس توجه به مادیات را چنان کنار می گذارد که خانواده اش در مضیقه قرار می گیرند. این رمان ها، روحیه جبرگرایی را تقویت می کنند. حتی انقلاب روحی مولانا چنان توصیف می شود که انگار انتخابی نداشته و این همه به دست تقدیر بوده است. در این میان، مهم ترین عامل در رمان های عامه پسند نقش زن است که به شکل زنی بی رحم، مستبد، پیر یا زنی مظلوم، زیبا، جوان یا زنی زیبا و فَتّان است. زن در این دو رمان مظلوم و زیبا است.
وی ضمن اشاره به اینکه روی آوردن به نگارش رمان هایی با موضوع شمس و مولانا برخاسته از مد شدن این موضوع در غرب است، درباره اقبال خوانندگان به این رمان ها گفت: خواننده از روی تنبلی به دنبال یافتن شخصیت این افراد از روی آثار دیریاب شان نمی رود و رمان های عامه پسند را ترجیح می دهد. این کتاب ها با دیدی کلی نگر به راحتی در ذهن خواننده می نشینند و آن را درگیر نمی کنند. عنوان اصلی اثر شافاک «چهل قانون عشق» است. خواننده انتظار دارد تمام آموزه های شمش به مولانا را در این چهل قانون به دست آورد. افزون بر این، این رمان ها مکانیسمی جبرانی اند. خواننده شرقیِ عقب مانده از دنیای تکنولوژی در این رمان ها ارزش های شرق، عرفان و شعر را می جوید. زن ایرانی نیز با دیدن اسم خودش روی کتابی درباره شمس و مولانا، خودش را با اثرگذار بودن بر زندگی بزرگان تاریخ سراسر مذکرمان دلگرم می کند. اما عامل مهم تب این رمان ها از نظر من، این است که بچگی ما را خطاب قرار می دهند و به سوال های کودکانه ما نظیر اینکه آیا شمس و مولانا با هم خلوت کردند؟ در خلوت بر آنها چه گذشت؟ غذا هم خوردند؟ پاسخ می دهند.
منع تخریب ساحت اولیای حق
غلامرضا خاکی ضمن تاکید بر اینکه مولانا را از اولیای حق می داند و به وارد شدن تخیل به ساخت اولیای حق قائل نیست، اظهار داشت: اگر قرار باشد چیزی از سفره ی این بزرگان به چنگ آوریم، آن احساس معنا در زندگی است. امروز جریانی به نام مولانائیسم در جهان در حال شکل گیری است که دو رویکرد را دنبال می کند. یکی رویکرد اقتصادی که کشور ترکیه روی آن سوار شده است. دیگری رویکردی که قصد دارند به نرمی معنویت را جایگزین دیانت کند؛ یعنی معنویتی قائل به سطحی متافیزیکی برای جهان و بدون قائل شدن به آداب و مناسک شریعت. این جریان ها فضایی ایجاد شده که در مقابل فروش کتاب شافاک، کتاب من یا اعظم نادری فروش نمی رود.
این نویسنده گفت: عام کردن راه خاص عارفان، ساختن مولانایی سکولار و رمانتیک که اجازه ی کامل شدنش را نمی دهیم، قضاوت های سطحی ناشی از بی تجربگی های باطنی از آفت های امروز است. جست وجوی حقیقت به این شکل ممکن است راه ما را بزند. مولانا در دفتر سوم عصبانی است که کسی مثنوی را نقد کرده است. حتی عبارت خربط را به کار می برد. در مقابل یکی از بزرگان می گوید که من مولوی را عارف نمی دانم. از آن رو که به منتقد مثنوی فحش داده است. اما این مولوی همان کسی است که هنگامی در دعوایی وارد می شود، طرف دعوا می گوید اگر به من یک حرف بزنی صد تا می شنوی. مولانا می گوید تو هزار به من بگو و ببین یکی را می توانی بشنوی؟ در اینجا، او به نقد مثنوی حساسیت نشان داده است. چرا که اگر مرزهای قداست، و نه مطلقیت، تخریب شوند، دیگری چیزی نمی ماند. این تخریب ها در نهایت به فضای شکاکیت پست مدرنیستی ای ختم می شود که در آن همه چیز نسبی است و بحران های عجیب وغریب اخلاقی به بار می آورد. شرط ادب و نقد این است که صادقانه تمامیت یک شخصیت را مطرح کنیم، آنگاه او را نقد کنیم.
خاکی در پایان سخنانش گفت: عنوان «کیمیا: پرورده ی حرم مولانا» به این اشاره دارد که معلوم نیست کیمیا دخترخوانده مولانا، دختر زن دوم مولانا یا حتی کنیز خانه زاد او است. دختر رمانتیک چشم آبی در هیچ سندی نیست. معلوم نیست که مولانا این دختر را به زور همسری شمس تبریزی درآورده یا خود شمس خواسته است. بین گزارش «مناقب العارفین» و «رساله سپهسالار» در این زمینه اختلاف است. با دو روایت برخورد می کنیم، یکی اینکه کیمیا طلاق گرفته و مولانا برای تامین این مهریه دچار مسئله بوده است. روایت دیگر اینکه کیمیا در خانه شمس مرده و شمس رفته است. این نشانه در مناقب هست که می گوید بعد از ماجرای عصبانی شدن شمس در رابطه با بیرون رفتن کیمیا، شمس عصبانی شد و سه روز بعد کیمیا نقل کرد؛ یعنی مُرد. هیچ جا به این نکته اشاره نشده که این عصبانیت در حضور کیمیا رخ داده است. در مواردی با سندهای مختلفی در این کتاب اشاره کرده ام که کیمیا مریض و چموش بوده است. پنجره را باز می کرده و به خانواده شمس فحش می داده و دارو نمی خورده است.
علت جذابیت داستان مولانا و شمس
در بخش دیگری از این برنامه، محمودرضا اسفندیار گفت: علت اصلی جذابیت داستان مولانا و شمس عشق است. همه آدم ها در پی عشق ناب اند. پس در مواجهه با چنین حماسه ای در تاریخ، مایل اند آن را بال و پر داده، اسطوره کرده و به روایت خود بیان کنند. من درباره نقد این رمان ها با دکتر خاکی و خانم نادری هم داستان ام. اما به جنبه های مثبت شان می نگرم. شاید چنین رمان هایی مخاطبانشان را به خواندن شمس و مولانا ترغیب کنند. این گونه، از میان تعداد کثیر خوانندگان این رمان ها، کنجکاوی خوانندگان عمیق تر برانگیخته می شود. اینجاست که نیازمند کارهای عمیقی چون آثار خاکی و نادری هستیم تا در ترسیم تصویری واقعی تر کمک مان کنند. اثر دکتر خاکی کمک می کند به روابط پیچیده ای پی ببریم که در عصر مولانا میان شمس، او، شاگردان او و کیمیا وجود داشته است. مقالاتی چون «مناقب العارفین» قطعا تحت تاثیر گفتمان قدرت یا رقابت های میان مریدان جهت دار تدوین شده اند. همچنین ناآگاهی از ترتیب تقویمی این مقالات ما را در یافتن اینکه هر روایتی ناظر بر کدام نکته و رویداد است، دچار گرفتاری می کند.
وی افزود: برای رسیدن به روایتی دقیق تر از این ماجرا باید از «غزلیات شمس» هم کمک بگیریم. در نظر دارم با بازسازی «مقالات شمس»، «غزلیات»، اندکی «مثنوی» و «فیه مافیه» تا حدی به نزدیک شدن به این گفت وگوها کمک کنم. چون بسیاری اوقات مولانا پاسخ شمس را با یک غزل می داد. برای نمونه در بخشی از مقالات شمس هشدار می دهد که «این می را پیش تو آوردم که اگر نمی خوری به کس دیگری خواهم داد». در مقابل مولانا در غزلیات پاسخ می دهد: «این غزلم جواب آن باده که داد پیش من/ گفت بخور، نمی خوری، پیش کس دگر برم». خاکی و نادری به ما نشان می دهند رابطه ی میان شمس و مولانا، بلکه رابطه ای پرتنش و انسانی در سطح عالی است.
این پژوهشگر گفت: تعصب مولانا روی مثنوی، از آن رو است که مثنوی را از خودش نمی داند. باور دارد که آن را بر زبانش جاری ساخته اند؛ یعنی غیرت او بر حرف خودش نیست. مولانا با گفتن اینکه «بشنو از نی چون حکایت می کند» تکلیف را روشن کرده است. همچنین در غزلی تاکید می کند که «گفتی که تو در میان نباشی، این گفت تو هست عین قرآن» می گوید هرگاه سخنی گفتی و من تو در آن نبود، آن حرف تو عین قرآن می شود. اگر مثل نی باشی و پر گره نباشی، بر زبان تو نیز وحی جاری می شود.
اسفندیار در پایان نشست رمان نویسی در باره مولانا و شمس از زبان خود نویسندگان گفت: رزومه آدم ها لزوما کتابشان نیست. خود غریبی در جهان چون شمس نیست، اما مولانا ماهی است که خورشید شمس در او نمایان است. ما شمس را بسیار کم می شناسیم، اما هنگامی که به مولانا می نگریم، می توانیم تا اندازه ای شمس را ببینیم. این رابطه پرتنش، این امید را می دهد که ما نیز می توانیم پیوندی خالصانه و نگاهی متعالی ایجاد کنیم. می توانیم از شمس و مولانا بیاموزیم که دو انسان چگونه و با چه نوع پیوند و مواجهه ای چنین حماسه بزرگی را در کنار هم رقم زده اند. هنگامی که شمس می گوید من در این جهان کاری ندارم و نیامده ام الا به دیدار، به ما گفت وگو یاد می دهد. مولانا حتی در دفتر سوم مثنوی از ناامید شدن از شمس می نویسد. پس مولانا هم این دغدغه ها و بریدن ها را دارد.
رمان نویسی در باره مولانا و شمس از زبان خود نویسندگان . پایگاه خبری انتشارات بانگ نی. ناهید عبقری. از مجموعه کتابهای نشر بانگ نی دیدن فرمایید.
مقایسه مکاتیب سنایی با مکتوبات مولانا
مدح، وعظ و عشق ضلعهای شخصیت سنایی
یازدهمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره سنایی به «مقایسه مکاتیب سنایی با مکتوبات مولانا» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر محمدرضا موحدی چهارشنبه ۱۳ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این نشست نامههای این دو عارف بزرگ قرن ششم و هفتم، از حیث ساختار و محتوا با هم سنجیده و مقایسه شدند.
موحدی پیش از آنکه سخنانش را آغاز کند به آثار سنایی اشاره کرد و گفت: سنایی علاوه بر دیوان قصاید، غزلیات، رباعیات و مقطعات، که شامل حدود چهارهزار بیت است، چند اثر منظوم دیگر دارد که عبارتند از حدیقهالحقیقه یا الاهینامه یا فخرینامه، که از مهمترین مثنویهای سنایی است که در ایجاد منظومههایی از قبیل «تحفهالعراقین» خاقانی و «مخزنالاسرار» نظامی اثر مستقیم داشته است. تعداد ابیات حدیقه در نسخههای مختلف متفاوت است از حدود پنجهزار تا حدود دوازده هزار بیت.
سیرالعباد الی المعاد سنایی، منظومهای است رمزی و عرفانی که در آن نوعی سفر به عالم روحانیات بیان شده و متجاوز از هفتصد بیت است. کارنامه بلخ یا مطایبهنامه سنایی، منظومه کوتاهی است با حدود پانصد بیت که سنایی هنگام اقامت در بلخ سروده و در آن به گوشههایی از زندگی خود، پدرش و بعضی از معاصرانش پرداخته است. تحریمهالقلم، مثنوی کوتاهی است در حدود صد بیت که خطاب به قلم سروده و سپس وارد بعضی از مسائل عرفانی میشود. مکاتیب سنایی نیز مجموعهای از آثار منثور سنایی است.
ادامه مقایسه مکاتیب سنایی با مکتوبات مولانا
تعداد نامههای مولانا بیشتر از مکاتیب سنایی است
موحدی گفت: مولانا حدود ۱۰۰ سال با سنایی فاصله سنی دارد و تعداد نامههای مولانا خیلی بیشتر از مکاتیب سنایی است و در مقابل ۱۷ نامه سنایی تا به حال حدود ۱۵۰ نامه از مولانا جمعآوری شده است. سه دوره تصحیح مکتوبات مولانا توسط توفیق سبحانی در ایران، انجام شده است. محققان ایرانی از دهه سی به بعد با نامههای مولانا آشنا شدند، بنابراین مکاتیب سنایی حدود یکی دو دهه به لحاظ ورود به جامعه فرهنگی ایران تقدم داشته است و بهرغم اینکه از دهه سی وارد ایران شد. شاید به خاطر عدم اعتمادی که به این نامهها بود، نامهها جدی تلقی نشد و گویا نامهها نزد اهل تحقیق جای خود را باز نکرد، چون اگر جدی بود باید در بخش زندگینامههایی که از مولانا مینوشتند، از تک تک نامهها استفاده میشد. هرکدام از این نامهها حاوی اطلاعات بسیار گرانقدری است که به بیوگرافی مولانا کمک میکند و چه به لحاظ تاریخی، چه اجتماعی و چه شخصی کمک بزرگی به تاریخنگاران است. به لحاظ سبکشناسی همه نامههای مولانا عموما سبک ساده و مرسل دارند و با اینکه در دوره او سبک فنی و مصنوع رایج است، اصلا به سراغ نثر فنی نرفته و همانطور که شعر خود را از خراسان حفظ کرده و آورده، در نثر هم حفظ کرده، وارد سبک رایج نشده است و تعمد دارد که مستقیم وارد مسایل مورد نیاز شود. این امتیازاتی است که نثر مولانا دارد و نامه های مولانا را خیلی متفاوت میکند.
ادامه مقایسه مکاتیب سنایی با مکتوبات مولانا :
اگر سنایی نبود مولانا پرورده نمیشد
وی در پایان گفت: نامههای مولانا مملو از استناد به آیات قرآن، احادیث و گاه اشعار عربی است. البته مقدار شعرهای عربی در اشعار سنایی بیشتر است. مولانا بسیار استناد به شعر میکند، حافظه او مملو از شعر است، نزدیک ۱۸۵ مورد استشهاد به شعر دارد که عموما هم شعرهای فارسی است. از میان تمام شاعرانی که مولانا در نامههای خود به آنها استناد کرده، سنایی رتبه برتری دارد، مولانا نزدیک به ۳۲ مورد شعر به صورت مستقیم و با ذکر نام از سنایی استشهاد کرده است، یعنی نه فقط در غزلیات شمس و فیه ما فیه که در شخصیترین حالات مولانا هم حق سنایی ثابت است و این سیطره و سایه حاکم است. در تمام مثنوی هم به لحظ مضمون و الفاظ و واژگان یک بیت سنایی مدخل است برای ورود به یک بحث یعنی سوژه اصلی مولانا یک بیت سنایی است همان طور که به حدیث استناد میکند.
در بحث تاثیرپذیری مولانا از سنایی باید گفت که مولانا هم در مثنوی و تمام نثرهای دیگر خود، هم به لحاظ مضمون وهم در بخش الفاظ، واژگان و اصل شعرها تحت تاثیر سنایی است و از غزالی و دیگر شاعران تاثیرات فراوان میپذیرد، اما تاثیرات سنایی بر او چیز دیگری است و اگر سنایی نبود، مولانا پرورده نمیشد. ذهن او فوران داشته و مدام تولید میکرده اما حق سنایی بر گردن او محفوظ است. «عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدیم» اینکه در خلوت خود به مرید و مراد میپردازد نشان میدهد که اندیشه سنایی در وجود او رخنه کرده است. سنایی در کنار منشیها زندگی میکند اما مولانا نامهها را در صورتی نوشته که سنایی در کنارش نبود و به لحاظ مضمونی صداقت در نامههای مولانا بیشتر است و هر دو در زمینه اندیشه خود در قله هستند. نامههای مولانا آیینه شخصیت مولانا است، به همان ذلالی در غزلها وجود دارد.
مولانا هم مثل سنایی به امیر و امرا نامه دارد و از این جهت شبیه به هم هستند ولی مضامینی که در نامههای مولانا است، مضامین اجتماعی، خانوادگی، عرفانی و اخلاقی است. بخش عرفانی نامههای مولانا برخلاف سنایی خیلی غلیظ و پررنگ است، برای بررسی شخصیت مولانا، حتی برای فهم مثنوی هم خواندن نامهها خیلی ضروری است. تاریخ نامهها مشخص نیست اما چون مخاطبان مشخص است زمانمند میشود و هنگامی که تاریخ حیات برخی از افراد را میدانیم نشان میدهد که زمان نگارش نامهها به دهه پایانی عمر مولانا ربط دارد یعنی زمان سرایش مثنوی.
جلسه خوانش مثنوی معنوی
جلسه خوانش مثنوی معنوی با حضور جمعی از ادب دوستان و ادب پژوهان و مولوی شناسان در دفتر انتشارات بانگ نی برگزار گردید:
جلسه خوانش مثنوی معنوی ، با حضور جناب آقای دکتر حداد عادل، سرکار خانم ناهید عبقری، جناب آقای دکتر موید، سرکار خانم مهندس نیک پور(طراح انتشارات)، آقای مهرداد علی زاده شعرباف(ویراستار و مدیر روابط عمومی انتشارات)، سرکار خانم شهابی پور(ویراستار مجموعه)، سرکار خانم اسداله زاده(ویراستار مجموعه) برگزار شد.
در این جلسه که تقریبا ۲ ساعت به درازا کشید ابتدا جناب آقای دکتر حداد عادل از مجموعه انتشارات بانگ نی دیدن فرمودند و ضمن قدردانی از زحمات و پژوهش های سی و اندی ساله سرکار خانم عبقری، نشست صمیمی شعرخوانی با محوریت مثنوی را برگزار کردند.
در جلسه خوانش مثنوی معنوی ، جناب آقای دکتر حداد عادل ابتدا اشعاری از خود را برای کادر مجموعه انتشارات بانگ نی قرائت فرمودند و در ادامه اضافه کردند که شکل گیری این مجموعه عظیم شش دفتر شرح مثنوی مستلزم تلاشی بی وقفه و شبانه روزی در سالیان متمادی است و تمام ادیبان و مولوی پژوهان این تلاش نستوه سرکار خانم عبقری را ارج می نهند.
در ادامه جلسه خوانش مثنوی معنوی ، پس از قرائت چند غزل از دکتر حداد عادل، سرکار خانم عبقری و دیگر کادر فنی پیرامون غزلیات دکتر حداد عادل اظهار نظر کردند.
در ادامه جلسه خوانش مثنوی معنوی ، دو استاد گران سنگ حوزه ادبیات، سرکار خانم ناهید عبقری و جناب آقای دکتر حداد عادل بخش هایی از کتاب مستطاب مثنوی معنوی را قرائت کردند و توضیحات تکمیلی را نیز ضمیمه کردند.
در پایان این جلسه دکتر حداد عادل ضمن گپ و گفتی صمیمانه با دکتر موید و کادر مجموعه انتشاراتی بانگ نی چند جلد از کتابهای شعر و چند جلد از کتابهای تحقیقاتی خود را به سرکار خانم ناهید عبقری(مدیر انتشارات بانگ نی) اهدا کردند.
پایان جلسه خوانش مثنوی معنوی .
مهرداد علیزاده شعرباف. انتشارات بانگ نی
سرای اهل قلم :
خبرگزاری خانه کتاب ایران” ایبنا” گزارش کرد:
در بررسی «شرح مثنوی» عنوان شد
جهان بیش از همیشه به مولانا و آموزههایش نیازمند است
٢٠ شهریور ۱۳۹۶٫ سرای اهل قلم
غلامعلی حداد عادل در سخنانی گفت: هفتاد و پنج سال از آخرین جنگجهانی میگذرد؛
اما در همه این سالها بشر هیچ روزی را بدون جنگی تجربه نکرده است.
این موضوع نشان میدهد یکجای کار لنگ است و در چنین فضایی حرف مولانا شنیدنی است
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست معرفی و بررسی کتاب «شرح مثنوی معنوی؛ با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری» عصر روز دوشنبه (۲۰ شهریورماه) با حضور غلامعلی حداد عادل، غلامرضا انصاری و ناهید عبقری در “سرای اهل قلمِ” موسسه خانهکتاب ، برگزار شد.
غلامعلی حداد عادل با ابراز خوشحالی از انتشار این کتاب گفت: خیلی خوشحالم شرایطی فراهم شد تا به بررسی این شرح مثنوی مولانا که حاصل سالها تلاش ناهید عبقری است، بپردازم.
ناهید عبقری نخستین خانمی است که این کار سنگین و طاقتفرسا را انجام داده است، به همین دلیل باید از وی تشکر کرد.
وی افزود: از آشنایی من با خانم ناهید عبقری چندماهی بیشتر نمیگذرد؛ وی چند ماه پیش لطف کرد و این مجموعه شش جلدی را برایم ارسال کرد.
من ضمن تشکر کتبی لازم دانستم با وی تماس بگیرم و به این شکل نیز سپاسگزار زحمات شبانهروزی او در حوزه مثنویپژوهی باشم.
این صحبت مقدمه آشنایی بیشتر ما شد به همین دلیل در سفری که یکماه پیش به مشهد داشتم در منزل و دفتر وی حاضر شدم و از نزدیک شاهد عشق و علاقه او به مثنویپژوهی و کار کردن در این حوزه بودم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره اهمیت مولاناپژوهی در عصر حاضر اظهار کرد:
اهمیت مولاناپژوهی در روزگار ما بسیار بیشتر قابل لمس است ؛ زیرا بشر با همه پیشرفتهایی در زمینههای مختلف ، امروز آسوده نیست.
به مدد فناوری سفر شش ماهه تبدیل به سفری شش ساعته شده اما مقصد و اهداف تغییر کرده و انسان معاصر دچار سردرگمی شده است.
هفتاد و پنج سال از آخرین جنگجهانی میگذرد اما در همه این سالها بشر هیچ روزی را بدون جنگی تجربه نکرده است. این موضوع نشان میدهد یکجای کار لنگ است و در چنین فضایی حرف مولانا شنیدنی است.
وی ادامه داد: مولانا به ما متذکر میشود، هستی در این ظاهر مادی محبوس نیست زیرا این بدن تنها یک ظاهر است و حقایق در باطن قرار گرفته است. همه اولیاء و انبیاء آمدهاند تا نگاه ما از زمین به سمت آسمان تغییر کند. مولانا نیز با اشعارش میخواهد توجه ما را به چنین حقیقتی جلب کند.
رییس بنیاد سعدی در ادامه نشست سرای اهل قلم با اشاره به نگاه مولانا و کارهایش گفت: برای درک بهتر مولانا من به داستان کتاب درسی مدارس اشاره میکنم. همه ما بهخاطر داریم که در علوم دبستان میخواندیم عدسی نور را در جایی بهاسم کانون جمع میکند اما این پایان کار نیست و بعد دوباره نور از آن کانون در فضا منعکس میشود. این مثال دقیقا برای مولانا صدق میکند؛ مولانا علم را در کانونی به اسم مثنوی جمع کرده و سپس آن را در جامعه انتشار میدهد، به همین دلیل در طول هشتصد سال از تالیف مثنوی گذشته، شرحهای مختلفی درباره آن منتشر شده است. طبق آمار منتشر شده در سال ۱۳۸۰، دویست و نوزده شرح برای مثنوی نوشته شده است. با اقبال بیشتر از مثنوی معنوی مولانا در قریب بیست سال گذشته، شمار شرحها بر مثنوی به حدود دویست و پنجاه شرح رسیده است. شمار شرحهایی که بر مثنوی نوشته و در هند منتشر شده است، بسیار بیشتر از شرحهای منتشر شده در ایران است.
وی افزود: مثنوی بهقدری ارزشمند است که در دوران ما نیز بزرگانی مانند بدیعالزمان فروزانفر،سید جعفر شهیدی، زرینکوب، لاهوتی، آیتالله جعفری، سیدصادق گوهری، محمدعلی موحد، کریم زمانی و عینالله علاء سالهای سال بر روی آن پژوهش و تحقیق انجام دادهاند. این توجه و اقبال نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان به مولانا است و ترجمه شعرهای این شاعر ایرانی به زبان انگلیسی در آمریکا در شمار آثار پرفروش است.
حداد عادل در توضیح کتاب ناهید عبقری گفت: تازهترین شرح منتشر شده از مثنوی متعلق به ناهید عبقری است این کتاب شرح بسیار خوبی است و قابلیت ارجاع دارد. من چندسالی است که با مثنوی سروکار دارم و در چندماه گذشته بارها به این کتاب رجوع کردم و کتاب قابل قبولی است. این کتاب نثر فارسی درست، سالم و بیعیبی دارد. خانم عبقری در شرح این کتاب از حشو و زواید دوری کرده است و در این شش جلد خبری از مطالب اضافه نیست. همچنین هرجا مطلبی را از منبعی گرفته، مشخصات کتابشناسی آن را کامل بیان کرده است.
وی ادامه داد: مهمترین حُسن این شرح، ارائه معانیِ ابیات به زبان امروزی است و این بسیار سودمند است.
ناهید عبقری دنبال شهرت و کسب درآمد نبوده است و بهترین سالهای عمر خود را صرف مولاناپژوهی کرده.
دکتر حداد عادل همچنین اظهار داشت:
در بازدیدی که در مشهد از دفتر وی داشتم
متوجه شدم ایشان یک انتشارات به اسم «بانگ نی» تاسیس کرده است و بهصورت متمرکز روی مثنویپژوهی کار میکند.
این موضوع بیانگر عشق و علاقه او به مولاناست. به عنوان مثال، برخی ابیات مولانا بسیار دشوار است و شاعران و ادیبان نتوانستند آنها را به خوبی توضیح دهند؛
اما در این کتاب بهشکل بسیار خوب و سادهای آن ابیات بیان شده است و این نشان دهنده تسلط او به مثنوی است.
در ادامه نشست سرای اهل قلم ، ناهید عبقری، نویسنده این اثر گفت:
این کتاب حاصل سی سال تلاش و کوشش من و حاصل یک عمر زندگی با آثار و اندیشههای مولاناست.
این کتاب در ابتدا در شش هزار صفحه آماده انتشار شد؛
اما بهدلیل مشاهده شرایط امروز جامعه، چارهای جز این ندیدم که طی یک فعالیت پنج ساله کتاب را به چهار هزار صفحه کاهش دهم. سعی کردم روش بیان مطالب را عوض کنم تا
برای انسان معاصر قابل درک باشد.
وی در ادامه نشست سرای اهل قلم ادامه داد: این کتاب برای انسان امروزی نوشته شده است.
انسانی که حوصله کارها و کتاب های طویل و پیچیده را ندارد
ومایل است همه چیز به ساده ترین وجه بیابد و بفهمد.
این شرح به تمام ابیات توجه داشته و تفسیر آنها را به طور جامع و روان بیان کرده که برای همه افراد جامعه قابل درک است.
وهمچنین غالب واژههای مثنوی که مهجورند ، نیز در این کتاب معناشده و آیات قرآن کریم و احادیث نیز که دو سرچشمه اصلی و تابناک مثنوی اند، هم با توضیحات ضروری تقریر یافته اند.
همچنین تعبیرات گوناگون و اصطلاحات عرفانی نیز به ساده ترین صورت ممکن، توضیح داده شده اند.
این مولاناپژوه با بیان دلایل انتشار یک شرح جدید از مثنوی مولانا اظهار کرد:
احساس کردم باید شرحی ارایه شود که همراه با عرفان عملی و عاشقانه مولانا، بدون هیچگونه تداخلی، ضروری است که عرفان نظری نیز در پانوشت ها، هر جا که نیازی هست، تبیین شود؛
زیرا انسان معاصر. عقلگراست و معارف بلند مثنوی را نیزبا عقل متعارف بشری، تجزیه و تحلیل می کند و متوجه نیست که حیطه عقل کمال نیافته و زنگارزدایی نشده او، فقط عالم ماده است،
و با عقلی مادّی ، نمی توان امور معنوی را که غیر مادّی اند، دریافت ،
و لزوما باید به او حدود فعالیت این عقل را آموخت و متذکر شد تا بتواند دریابد که برای درک صحیح ، چاره ای جز آن نیست که هر چیز را بر جای خوبش بنشانیم و از عقل فیزیکی توقع ورود به حیطه متافیزیکی را نداشته باشیم،
بههمین دلیل کوشیدیم تا مفاهیم بلند مثنوی را که درک برای بسیاری دشوار است، از طریق مبانی عرفان نظری هم تبیین و تفسیر کنیم
. انسان معاصر دادههای ذهنی زیادی دارد و همهچیز را سریع میخواهد بنابراین باید مطالب را با جذابیت، صراحت و بهشکلی مناسب به او انتقال داد.
غلامرضا انصاری که آخرین سخنران نشست سرای اهل قلم بود نیز در صحبتهایش گفت: این کتاب حاصل سی سال تلاش شبانهروزی ناهید عبقری است که محتوای روانتری نسبت به سایر آثار مشابه دارد. وی عرفان را بهشکل بسیار ساده و قابل درکی توضیح داده است. همچنین شاهد تحلیل بسیار شیوایی در این کتاب هستیم.
مراسم معرفی کتاب Rumi,s Stories
جهاد دانشگاهی با همکاری انتشارات بانگ نی برگزار می کند:
مراسم معرفی کتاب Rumi,s Stories و بازدید از گالری ویژه این کتاب که اولین مجموعه نگارگریِ اختصاصیِ مثنوی در جهان است، شامل سی و هشت تابلو از گروه نگارگران کنز
افتتاحیه: شنبه ١٣٩۶/۴/١٧
ساعت ٢٠-١٨
بازدید از نمایشگاه تا پنجشنبه١٣٩۶/۴/٢٢
صبح:١٢-١٠ عصر:٢٠-١٨
محل: سه راه ادبیات- جهاد دانشگاهی
این مراسم در شهریور ماه ۱۳۹۶ توسط جهاد دانشگاهی مشهد به اجرا درامد. در این مراسم ابتدا سرکار خانم ناهید عبقری پیرامون شکل گیری مثنوی معنوی توضیحاتی ایراد فرمودند. سپس غزلی از مولوی توسط مجری برنامه (مهرداد علیزاده شعرباف) ایراد شد.
در ادامه ی مراسم سرکار خانم دکتر سیّدی سخنانی پیرامون کتاب انگلیسی اثر خانم ناهید عبقری داشتند. ایشان ضمن ستایش از ترجمه ی کتاب، اهمیت و ضرورت اینچنین کارهایی را متذکر شدند. در ادامه مجری برنامه از مهمانان دعوت کرد که به نمایشگاه مینیاتورهای مثنوی رفته و از گالری اختصاصی سرکار خانم عبقری دیدن کنند. توضیح اینکه این گالری شامل ۳۸ تابلوی مینیاتوری است که توسط گروه کنز نگاشته شده است. این گالری با پی گیری جهاد دانشگاهی مشهد در این روز به مدت یک هفته به نمایش درآمد.
در وبسایت جهاد دانشگاهی مشهد آمده است:
معرفی کتاب نفیس Rumi’s story اثر دکتر ناهید عبقری به همراه نمایش آثار نگارگری معانی مثنوی تحت عنوان صورت بی صورت در تاریخ ۱۷ تیرماه ساعت ۱۸ در تالار فردوسی ونگارخانه فرهنگسرای جهاددانشگاهی مشهد برگزار می گردد.
در بخش نخست مولف کتاب توضیحاتی پیرامون این اثر ارائه خواهند کرد و سپس استادان و محققان مثنوی پژوه درباره ویژگیها و جایگاه این اثربه ایراد سخن می پردازند ودر ادامه با افتتاح نمایشگاه نگارگری معانی مثنوی ومهمانان و علاقمندان نظاره گر انعکاس این اثر برجسته عرفانی در آیینه هنر والا و بشکوه نگارگری خواهند بود
شایان ذکر است علاقمندان می توانند تا تاریخ ۲۱ تیرماه هر روز صبح ساعت ۱۰الی ۱۲ وعصر ۱۸ الی ۲۰ از این نمایشگاه بازدید نمایند.