غزلیات شمس. مولانا

غزلیات شمس. مولانا معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح

غزلیات شمس…

غزلیات شمس…     ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل    

غزلیات شمس

غزلیات شمس رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن ماییم و آب دیده در

غزلیات شمس

غزلیات شمس ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو ای مطرب شیرین نفس هر لحظه می‌جنبان جرس ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر

دید موسی یک شبانی را به راه

دید موسی یک شبانی را به راه صدای مهدی سرشت متن آهنگ: دید موسی یک شبانی را براه کو همی‌گفت ای گزیننده اله تو کجایی تا شوم من چاکرت چارقت دوزم کنم شانه سرت جامه‌ات شویم شپشهاات کشم شیر پیشت آورم ای محتشم دستکت بوسم بمالم پایکت وقت خواب آید بروبم جایکت ای فدای تو

بی تو به سر نمی شود

بی تو به سر نمی شود-مولانا . غزل شماره ۵۵۳ از مجموعه غزلیات شمس. انتخاب از ناهید عبقری. انتشارات بانگ نی. با صدای: محسن مهدی بهشت بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو گوش طرب به دست

دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو آهنگ: ترانه ی بارون – تکنوازی گیتار و صدای علی راجانی (راجو) با صدای محسن مهدی بهشت دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو که هر بندی که بربندی بدرانم به جان تو من آن دیوانه بندم که دیوان را همی‌بندم زبان مرغ می‌دانم سلیمانم به جان تو

بالا