خدایا!
«آتشِ حرصِ» ما را به «آبِ رحمت» بنشان
و «جانِ مشتاقان» را «شرابِ وحدت» بچشان.
«دل»هایِ ما را به «انوارِ معرفت و اسرارِ وحدت»،
منوّر و روشن دار تا دامِ امیدی را که در صحرایِ رحمتِ تو گشودهایم، به شکارِ مرغِ سعادت مُکرّم گردد.
خدایا، «آهِ سحرگاهِ سوختگان» را به «سمعِ قبول» استماع کن
و «دودِ دلِ بیدلان» را که از سوزِ فراق هر دَم به فلک میرسد،
با عطرِ وصال معطر گردان.
خدایا، بخششی عطا فرما
تا «قال و قیلِ» ما که چون پاسبانان بر «بامِ سلطنتِ عشق»، چوبک میزنند، نشانۀ حالِ ما گردد و حالِ ما از قال درگذرد
ای خدایی که بخششات تیرگیِ غفلت و زشتی را به نور و آگاهی مبدل میکند، چگونه از عدل و انصافِ تو روا باشد که دریای لطف و رحمتت از آه دلِ دردمندگان و سوختگان نجوشد و امیدوارانِ کوی تو را ناامید بازگرداند؟!
پس، چشمِ امید ما را که به بخشش و لطفِ بیکرانِ تو دوخته شده است، به نورِ پذیرش روشن دار.
ناهید عبقری
مصاحبه روزنامه شهرآرا با استاد ناهید عبقری به مناسبت روز بزرگداشت مولانا
به مناسبت روز بزرگداشت مولانا، روزنامه شهرآرا، با استاد ناهید عبقری مصاحبه ای پیرامون سیمای زن از دریچه نگاه مولانا انجام داده است.
این مصاحبه در رزونامه شهرآرا، بخش شهربانو به چاپ رسیده است. برای کسب اطلاعات صحیح از سیمای زن در نگاه مولانا به شماره ۸ مهر از روزنامه شهرآرا مراجعه کنید.
واحد خبرگزاری انتشارات بانگ نی
برای خوانش این مصاحیه خواندنی، به لینک زیر مراجعه بفرمایید
https://shahraranews.ir/fa/publication/554/4222
مکانها دیدنی قونیه
هنگامی که نام قونیه به گوش میرسد، ناخودآگاه ما به یاد مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی یکی از بلندآوازه ترین شاعران کشورمان و جهان می افتیم که مقبره اش در این شهر واقع شده است. این شهر در گذشته با نام ایکونیون شناخته میشد که این نام از کلمه ایکون گرفته شده است.
شهر قونیه که مرکز استانی به همین نام می باشد، در فاصله ۲۲۵ کیلومتری از پایتخت کشور ترکیه یعنی شهر آنکارا که خود به عنوان پایتخت تمدن اسلامی به حساب می آید، واقع شده است و همچنین از حیث جاذبه های گردشگری از جمله مهم ترین شهرهای کشور ترکیه به حساب می آید. در ادامه این مقاله شما را با برخی از جاهای دیدنی قونیه ترکیه آشنا میکنیم.
مکانها دیدنی قونیه :
مرکز علوم قونیه با هدف جذب افراد با پیش زمینه های فکری متفاوت برای انتقال دانش در فضایی تجربی و عملی به علاقمندان به علوم و فنون طراحی شده است. می توان از اهداف
این مرکز به عنوان ماموریتی مهم برای طراحین و مسئولین آن در راستای آگاهی عموم از دنیای علمی و دستیابی به افق های پیشرفت در زمینه تکنولوژی برای علاقمندان به علوم و فنون نام برد. مکانی بسیار پیشرفته با ربات ها و ماکت هایی متعدد که فقط اطلاع رسانی نمی کند بلکه میزان فهم و توجه بازدیدکنندگان به علوم مختلف را افزایش می دهد.
گرامیداشت مولانا در مالزی
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مالزی در این نشست گفت: پیام ها و مضامین انسانی اشعار و آثار مولانا به گونه ای عمیق است که بیشتر جوامع بشری در سراسر جهان از آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم در سیستم آموزشی، تعلیم و تربیت و توسعه فرهنگ و ادب خود استفاده کرده اند.
علی محمد سابقی رایزن فرهنگی سفارت ایران در مالزی افزود: مولانا برای یک محل و ناحیه جغرافیایی پیام ندارد، بلکه انسانها را هدف قرار می دهد که جز در مسیر تعالی به موضوع دیگری نیندیشند.
وی اضافه کرد: مساله مهمی که در زندگی مولانا مشهود است موضوع ، غلبه بینش بر دانش است، زیرا علوم فرآوری نشده بسان ماده غذایی خام می ماند که می تواند سلامتی انسان را به مخاطره بیاندازد، بنابراین علم چنانچه به بینش منتج نشود، زمینه تکامل را فراهم نمی سازد.
در ادامه گرامیداشت مولانا در مالزی می خوانید:
• مولوی و عاشورا
فریبا عدمی رییس اداره فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم نیز در نشست ادبی ‘بشنو از نی’ در محل رایزنی فرهنگی سفارت ایران در مالزی پیرامون معرفت دینی مولوی و تعبیر او از عاشورا گفت: مولوی در اشعار خود در ارتباط با حماسه عاشورای حسینی این واقعه را تجلی ایثار و فداکاری دانست و یاران حسین ابن علی (ع) عاشقانه در راه او نبرد کردند.
وی افزود: مولانا در خصوص واقعه عاشورا، عقل و عشق را در ترازوی سنجش قرار می دهد و معتقد است این رویداد غلبه عشق بر عقل را نشان داد و یاران سپاه حسینی جان را در راه مولای خود اهدا کردند.
وی افزود: مولوی در اشعار خود ادبیات تعلیمی و عاشقانه را بیان کرده و در عین حال ابتدا و انتهای مفاهیم غزلیات و شعرهای او اتصال به ریسمان الهی است و در واقع در حصار عشق حق تعالی قرار دارد.
عدمی تاکید کرد: مولانا آنچه را که بدان بسیار تکیه دارد، آیات قرآن است و بریدن از تعلقات دنیوی و اتصال به عشق الهی و تکیه برآن مشاهده می شود.
استاد مدعو دانشگاه های مالزی یادآور شد: مرگ در دیدگاه مولوی بریدن از تمامی دلبستگی و وابستگی دنیوی و گام برداشتن در مسیر الهی که همانا راه هدایت و عروج انسان است .
وی خاطرنشان ساخت: امروز مولانا در جهان به دلیل آنکه در اشعار خود از واقعیات سخن به میان آورده و مورد ستایش قرار دارد و درس زندگی در بند بند اشعارش به خوبی برای انسانها قابل فهم و درک است.
• مولوی و تعلیم و تربیت
دکتر محمد عطاران یکی از استادان دانشگاه مالزی در نشست «بشنو از نی» در سخنانی در مورد تاثیر مولوی بر سیستم تعلیم و تربیت گفت: این شاعر شهیر ایرانی تقریبا تمام آثارش مرتبط با تعلیم و تربیت است و مهمترین پیام وی دراین زمینه این است که نظام تعلیم و تربیت نیازمند بازنگری و پرهیز از شتابزدگی است.
استاد ایرانی دانشگاه یو ام مالزی معتقد است: نظام تعلیم وتربیت بر اساس نیاز روز نیازمند بازنگری و بازیابی است و در این ارتباط باید از هرگونه شتابزدگی پرهیز شود.
وی گفت: واقعیت اینکه ضروری است با برنامه ریزی دقیق در این بخش امنیت خاطر و آرامش لازم برای معلمان ونیز والدین را فراهم سازیم تا نتایج مورد انتظار بدست آید.
وی پیرامون حکایت تربیت از منظر مولانا توضیح داد: تدبر در اشعار مولوی، همانگونه که در قرائت شعرها توسط ادبا نسبت به عامه مردم متفاوت است، راه های تعلیم و تربیت نیز روش های مختلفی را طلب می کند.
عطاران افزود: امروز در حوزه عمومی تعلیم و تربیت یکسو مربی، معلم و استاد دانشگاه را داریم و سوی دیگر پدران و مادران قرار می گیرند که هدف هر دو بخش تغییررفتار براساس اصول مورد پذیرش است، اما حذف یک رفتار نادرست و جایگزین سازی روش صحیح و مورد پذیرش در زمان اندک میسر نیست.
وی تصریح کرد: آموزه های مولانا حاکی است که حرکت سریع در عالم تعلیم وتربیت معنا پیدا نمی کند و صبر و انتظار از مشخصه های یک معلم و مربی است و مولانا در مباحث خود در قالب اشعار به خوبی این امر را شرح می کند.
• آثار مولانا حاوی پیام چندصدایی
دکتر ناصرقلی سارلی استاد کرسی زبان فارسی و مطالعات ایران در دانشگاه پوترای مالزی (u p m) نیز در سخنانی در مورد داستان پردازی در آثار مولانا برای رساندن پیام های اخلاقی و تربیتی گفت: کتاب مثنوی پیش از آنکه دارای مشخصه عرفانی باشد، دارای مضمون انسانی در مسیر تعالی و اتصال به ریسمان الهی است.
به گفته وی، مثنوی مولانا کتاب پر رمز و راز محسوب می شود که در همه سطوح موضوع هایی برای عرضه دارد و انسانها برای زندگانی خود می توانند از آن سرمشق بگیرند.
وی یاداور شد: مولوی داستانسرا نیست اما از داستان برای رساندن پیام های خود استفاده کرده و اغلب داستانهای نقل شده توسط او، صرفا مربوط به خودش نیست بلکه از قصص قرانی و سایر کتب آسمانی استفاده شده است.
سارلی تصریح کرد: مثنوی کتاب یگانه ای است که در زمان خود و پس از او مشابهتی پیدا نمی کند، ضمن اینکه داستانها در بطن خود مفهوم گویا دارد، با کل هم تناسب پیدا می کند و هدفش بیان قصه و داستان نیست بلکه حاوی پیامی است که در پوشش یک داستان مطرح می شود.
وی اضافه کرد: مشخصه دیگر مولوی وجود چند صدایی درآثارش است . این نویسنده شهیر ایرانی در تمامی آثار خود بواقع چندصدایی را بازتاب داده و این مهم ابزاری برای انتقال مخاطب به کانون حقایق روزگار است و در لحن مناسب و شیوا بیان شده است .
گرامیداشت مولانا در مالزی . سایت خبرگراری انتشارات بانگ نی به مدیریت ناهید عبقری. نظرات برخی از محققان در باره ی مولانا در مالزی.
جایزه ملی شمس و مولانا
جایزه ملی شمس و مولانا راه اندازی شود…
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت جایزه ملی شمس و مولانا راه اندازی شود و به مفاخر اختصاص یابد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سیدعباس صالحی در افتتاحیه همایش بین المللی شمس و مولانا در محل مقبره شمس تبریزی در خوی اظهار کرد: در سال های بعد با کمک وزارت فرهنگ و ارشاد و استانداری آذربایجان غربی و علاقه مندان حوزه معرفت و عرفان اسلامی، طراحی و ایجاد جایزه ملی شمس و مولانا در دستور کار قرار گیرد.
او افزود: حوزه های ادبیات، هنرهای نمایشی و آوایی و تمام حوزه های فرهنگی و هنری متاثر از اندیشه های شمس و مولانا هستند و عملیاتی کردن جایزه ملی شمس و مولانا فرصتی برای بهتر شناساندن مفاخر و هویت ملی فراهم می کند.
او با بیان اینکه وجود مقبره شمس در خوی ظرفیت ارزشمندی است تصریح کرد: شمس تبریزی توانست شعله ای را برافروزد و با آن شعله جانی را شعله ور کرده و جهانی و تاریخی را سرشار از حیات وجود خود کند.
صالحی ادامه داد: شمس تبریزی مولوی را در برهه ای از عمرش که نه نوجوان و نه جوان تازه به راه افتاده ای است آنچنان مدهوش و شیدای خودش می کند که مولوی دگرگون می شود و عالمی دیگر را می پیماید و جهانی را غرق دوره وجودی جدید خودش می کند. این نشان می دهد شمس آنی و اخگری کمیاب داشته است.
او با اشاره به زندگی پررمز و راز شمس تبریزی اظهار کرد: مجموعه مقالات شمس که در مدت دو سال همدمی وی با مولانا به یادگار مانده نشان می دهد شمس تا زمانی که به مولانا نرسیده بود یک تنهای خاص بوده که در مقالات خودش بدان اشاره کرده و می گوید: خدا مرا تنها آفرید.
صالحی با بیان اینکه شمس در دهه ۶۰سالگی عمرش به مولانا رسیده و وی را مانند آیینه وجودی خویش می یابد زبان سخن گشوده و سرّ تنهایی اش را بیان می کند ادامه داد: آنچه در نگاه شمس می توان یافت اگرچه استمرار یک طریقت معنوی از دوره اسلامی بوده است لیکن شمس این عرفان و معرفت را تجربه کرده و دریافت های خاص منحصر به فردی داشته است.
جایزه ملی شمس و مولانا . واحد خبرگزاری انتشارات بانگ نی. مدیرمسئول: ناهید عبقری
مولانا شناسی
مولانا شناسی از قلم ناهید عبقری:نامِ نامی او محمّد و لقب آن جناب مستطاب جلال الدّین است. با لقب خداوندگار نیز حضرتش را خطاب میکردهاند و احمد افلاکی در روایتی از بهاءالدّین ولد نقل میکند که «خداوندگار من از نسلی بزرگ است». در ششم ربیعالاوّل سال ۶۰۴ هجری قمری برابر با ۳۰ سپتامبر ۱۲۰۷ در شهر بلخ متولّد شد. این شهر در آن روزگار جزو کشور پهناور ما، ایران بود و اینک شهر بلخ به نام مزار شریف، مرکز استان بلخ و در کشور افغانستان واقع شده است. علّت شهرت وی به رومی و مولانای روم، طول اقامت وی در شهر قونیه بود که اقامتگاه اکثر عمر وی به شمار میرفت و آرامگاه او نیز در همین شهر به کعبهالعشّاق موسوم است.
پدر مولانا، محمّد بن حسین خطیبی است که به بهاءولد معروف شده و او را سلطان العلماء لقب دادهاند. پدر بهاء ولد، حسین بن احمد نیز به روایت افلاکی، خطیبی بزرگ و از افاضل روزگار و علاّمه زمان به شمار میرفت. چنانکه رضیالدّین نیشابوری نزد وی تعلیم دیده بود که خود از عالمان و فقیهان بنام قرن ششم هجری بود. زندگی بهاءالدّین (متولّد ۵۴۶ ق / ۱۱۴۸ م) که مولانای بزرگ نیز نامیده میشد و از متکلّمان الهی بنام بود، مشحون از کرامات است که در رأس آنها این کرامت که لقب سلطانالعلمایی را حضرت محمّد(ص) به او عطا کرده است، جای دارد. نوه او، سلطان ولد، آن را در ابتدانامه چنین روایت کرده است: مفتیان و عالمان بزرگ بلخ در یک شب خواب واحدی میبینند که در آن رؤیا، پیامبر(ص) در خیمهای شاهانه حضور دارد و با ورود بهاءالدّین ولد، رسول گرامی(ص)، وی را در کنار خویش جای میدهد و از همگان میخواهد که بعد از این بهاءالدّین ولد را سلطان عالمان خطاب کنند.
بنابراین محقّقان معتقدند: به استناد اعتماد بر این رؤیای صادقه و اشرافی که بهاءالدّین ولد بر ضمایر آنان داشته و پیشاپیش از آنچه بر آنها گذشته به ایشان خبر داده است، وی با اطمینان خاطر لقب سلطان العلمایی را زیر فتواهای خود میافزوده است.
روایت دیگری وی را از اولاد ابوبکر میداند، این مطلب را نخستین بار سپهسالار سر زبانها انداخته است؛ ولی در معارف سلطانالعلماء و آثار مولانا و در کتیبه عربی مزار سلطانالعلماء و مولانا نیز کوچکترین اشارهای بدین انتساب نیست. همچنین در مقدمه عربی دیوان کبیر (نسخه شماره ۶۷ کتابخانه موزه مولانا) درباره این انتساب اشارهای نرفته است. نتیجه آنکه روایاتی که نسب سلطانالعلماء را به ابوبکر میرساند بعد از زمان سلطان ولد نوشته شده و حقیقتی ندارد.
شاید این روایت ناشی از آن باشد که نام جدّ مادری سلطانالعلماء، ابوبکر بوده است (شمس الائمه ابوبکر محمّد) و این شباهت اسمی با نام ابوبکر نخستین خلیفه راشدین، تخلیط شده باشد. خالصه خاتون، مادر شمس الائمه از فرزندان امام محمّد تقی الجواد نهمین پیشوای شیعیان بوده است و به نوشته افلاکی، سلطانالعلماء پیوسته بدین نسب افتخار میکرده است. همانگونه که از معارف بهاءالدّین ولد میتوان دریافت، وی نه تنها در تصوّف، بلکه در علوم عصر خود تبحّری بهسزا داشته و لقب سلطانالعلماء بر وی برازنده بوده است. علیرغم آراستگی بهاءالدّین ولد به علوم نقلی و فضایل عصر خویش، وی به تألیف و قید معانی در کتاب نپرداخته و تنها اثر موجود از او کتابی است به نام «معارف» که صورت مجالس و مواعظ او به شمار میآید. تأثیر این کتاب و اندیشه او بر فکر و آثار مولانا بسیار بوده است و با مطالعه و بررسی، اشتراک خطوط عمده فکر و مبانی اصلی تصوّف در آثار مولانا و معارف بهاءولد مشخّص میگردد.
ادامهی مولانا شناسی در پُست بعدی…