خدایا!
«آتشِ حرصِ» ما را به «آبِ رحمت» بنشان
و «جانِ مشتاقان» را «شرابِ وحدت» بچشان.
«دل»هایِ ما را به «انوارِ معرفت و اسرارِ وحدت»،
منوّر و روشن دار تا دامِ امیدی را که در صحرایِ رحمتِ تو گشودهایم، به شکارِ مرغِ سعادت مُکرّم گردد.
خدایا، «آهِ سحرگاهِ سوختگان» را به «سمعِ قبول» استماع کن
و «دودِ دلِ بیدلان» را که از سوزِ فراق هر دَم به فلک میرسد،
با عطرِ وصال معطر گردان.
خدایا، بخششی عطا فرما
تا «قال و قیلِ» ما که چون پاسبانان بر «بامِ سلطنتِ عشق»، چوبک میزنند، نشانۀ حالِ ما گردد و حالِ ما از قال درگذرد
ای خدایی که بخششات تیرگیِ غفلت و زشتی را به نور و آگاهی مبدل میکند، چگونه از عدل و انصافِ تو روا باشد که دریای لطف و رحمتت از آه دلِ دردمندگان و سوختگان نجوشد و امیدوارانِ کوی تو را ناامید بازگرداند؟!
پس، چشمِ امید ما را که به بخشش و لطفِ بیکرانِ تو دوخته شده است، به نورِ پذیرش روشن دار.
ناهید عبقری