شرح مثنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری
ناهید عبقری
نویسنده در پیشگفتار، کتاب خود را به این ترتیب معرفی میکند:
شرح مثنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری :
جاذبه عظیم و حیرتانگیز شخصیّت ممتاز و والای مولانا و مراد محبوبش شمس، از عنفوان جوانی وجودم را مسخّر کرده بود و این شیفتگی زمینهای از جدّ و جهد وقفهناپذیری را فراهم آورد که در نهایت، خویش را در اقیانوس بیکران اندیشههای این ابرمرد عالم معنا غوطهور یافتم. اینک که چند دهه از روزگار شباب گذشته است بر آن شدم که به پشتوانه این عشق و جاذبه عظیم آن و با تکیه بر «عنایات حق و خاصان حق» دستاوردهای معنوی و روحانی حاصل از این سلوک را به صورت شرحی بر مثنوی معنوی به رشته تحریر آورم. این مهم ماحصل حدود سی سال مطالعه و تفکر در باب موضوعات عرفانی و بهخصوص مثنوی و دیوان کبیر و دیگر آثار منثور مولانا است. رهروان این وادی به خوبی واقفاند که برای اهتمام به امری چنین خطیر و سترگ، شناخت این شخصیّت والا و درک جهانبینیِ خاصِّ وی که از ورای آثار منظوم و منثور او، بنا بر استعداد و قابلیّتهای وجودیِ خواننده و محقّق جلوهگر است، یکی از ارکان اصلی و اساسی به شمار میآید که خود به تنهایی نیازمند سالها مطالعه و تحقیق و بررسی است که اگر عنایت سرمدی شامل حال باشد و عشق رهبر، امید است که حقیقت گوشه چشمی بنماید.
در ادامه مقدمه شرح مثنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری غوّاصی در اقیانوس اندیشههای مولانا و شرح این منظومه تعلیمی بینظیر، امری نبود که بتوان به اطمینانی تام، کمر همّت بر آن بست و علیرغم آنکه خویش را در قیاس با عظمت این کار، سخت ضعیف و ناتوان مییافتم، در نهایت، عشق بود که در عرصه کشمکشهای درونیام بر عقل پیروز شد و به فضل الهی در این وادی حیرت گام نهادم و خود را مجنونوار به هجوم اندیشههای تابناک و گهربار مولانا سپردم و در تقریر معانی در هر سطری که رقم خورد از حضرت حق یاری و استعانت طلبیدم تا در تبیین افکار و اندیشههای این انسان آسمانی و شرح گلهای گلستان ضمیرش که عطر دلنواز آن مرز قرون و اعصار را در نوردیده است به خطا نروم و در تقریر معانی بلندی که از اوج نردبام معرفت به گوش جهانیان رسانیده است و سرشار از خیالپردازیهای دلانگیز و بدایع پردازیهای بینظیر و تمثیلسازیهای پر رمز و راز است دچار لغزش نگردم؛ امّا اینکه علیرغم جدّ و جهد صادقانه و مستمر تا چه حد موّفق شدهام، اللهُ أعلَمُ بِالصَّوابِ و به فرموده مولانا:
دوست دارد یار این آشفتگی کوشش بیهوده به از خفتگی
گرایش اقشار گوناگون جوامع بشری، علیرغم پیشرفتهای شگفتانگیز در همه امور بخصوص در علوم، نسبت به مسائل معنوی و عرفانی، افزونی دارد و بسیار بجاست که با شهرت و محبوبیّت بینظیری که کلام جاذب و شورانگیز مولانا دارد، این گرایش بیش از هر عارف عاشق متصوّفی متوجّه وی باشد. این شوق در کثیری از خلق برانگیخته شده است که بدانند این انسان آسمانی که همه از او سخن میگویند، کسی که قالب تنگ زمان و مکان را برای خویش کوچک مییافت، کیست؟ این عارف شاعر که در بحری بیپایان و مالامال از عشق و طرب و شور و دلدادگی زیست که بود که امروزه اشعار و غزلیّاتش بر زبان عارف و عامی و پیر و جوان جاری است؟ این جاذبه کلام چه کسی است که مرز قرون و اعصار را در نوردیده و فرهنگها و ادیان و مذاهب گوناگون را تحت لوای «ملّت عشق»، پیوندی مهرآمیز زده است؟ او چه کس است که غزلیّات پرشور و دلانگیزش، هم در موسیقی سنّتی جایگاه والایی دارد و هم ستارگان موسیقی در آن سوی دنیا در صحنههای پر از نور و رنگ و صوت آن را به شیوهای نوین عرضه میدارند و چنین است که در پی شناخت این خورشید تابناک معرفت، میکوشند تا از ورای آثارش در حدّ امکان او را بشناسند و دریابند که رسالت و پیام اصلیاش از میان این همه گفتار چیست؟ و چنین بود که اندیشیدم چه زیباست اگر مثنوی، «کتابِ تعلیمی دانشگاهِ عرفانِ مولانا» که برای همه انسانها و در تمامی اعصار مفید، بلکه ضروری است به زبانی روان و ساده و حتّیالامکان جامع به شرح آید، آن چنانکه هر مشتاقی فراخور حال بتواند از این اقیانوس معنا سبویی بر کشد و جان تشنه خویش را سیراب سازد و در خور ادراک خود خوشهچین معارف والای آن باشد و بتواند از عطر دلاویز آن مشام جان را معطّر سازد و چه بجاست که بکوشم تا با ارائه اطّلاعاتی که در هر مقال مجال حضور مییابد بنا بر حوصله بحث گاه به اجمال و گاه به تفصیل، خواننده را کمتر نیازمند ارجاع به منابع و مآخذ دیگر بدارم.
در ادامه شرح مثنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری میخوانیم:
بنابراین، کوشیدم که در حدّ بضاعت خویش به سادگی و روانی به شرح تمامی ابیات مثنوی بپردازم و مجموعهای «تحلیلی ـ علمی» فراهم آورم که پاسخ شایسته و بایستهای باشد به سؤالاتی که در باب هر یک از ابیات و مفاهیم مربوط به آن مطرحاند و به این ترتیب در کنار توضیحات تحلیلی قواعد و دقایق عرفان نظری نیز حضور یابند به شیوهای که در طیّ آن، تمام ابیات شرح گردد و معنی واژهها و تعبیرات و اشارات قرآنی و احادیث بهطور کامل همراه هر بیت با ذکر مآخذ و منابع نوشته شوند و لطایف و ظرایف دقیق عرفانی به روشنی و روانی تمام در محلِّ خویش گفته آیند. با امید آنکه ماحصل این تلاش به فضل الهی و توجّهات حق مقبول طبع افتد.
و من الله التوفیق
شرح مثنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری ،ناهید عبقری