موضوع: شهود و عروج معنوی حضرت شمس تبریزی که احتمالا در حالت کشف رُخ داده است.
امروز دیدم یار را آن رونقِ هر کار را میشد روان بر آسمان، همچون روانِ مصطفی
«امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را»: امروز یار را دیدم، آن عزیزِ بزرگی را که توجهاش موجب رونق هر کار و امداد باطنی برای همه امور است،مشاهده کردم.«میشد روان بر آسمان، همچون روانِ مصطفی »: که در حال عروج بر آسمان است، همچنان که پیامبر(ص)، قافله سالارِ ما در شب معراج عروج کرد.
عروج پیامبر: اشارتی قرآنی؛ اسراء:۱۷/۱: سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى:منزه است آن خدایی که بنده خود را شبی، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که گرداگردش را برکت داده ایم سیر داد…
خورشید از رویش خَجِل، گردون مُشبک همچو دل از تابشِ او آب و گِل افزون ز آتش در ضیا
«خورشید از رویش خَجِل، گردون مُشبک همچو دل»: در حال عروج چنان منوّر و تابناک بود که خورشید با آن همه نور و درخشش در تقابل با انوار او شرمسار مینمود.گردون از شور و شوقِ حضورِ او بر خود دریده و شرحه شرحه و سوراخ سوراخ شده بود.«از تابش او آب و گِل افزون ز آتش در ضیا»: در پرتوِ تابش نور او، فروغ آب و گل، زمین و آسمان و هر چه که هست، بسیار افزونتر از آتشِ نورِ خورشید بود.
ضیا: نور خورشید: یونس۱۰/۵: هُوَ الَّذِى جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ…: او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد….
گفتم که: بنما نردبان، تا بررَوَم بر آسمان گفتا: سرِ تو نردبان، سر را درآور زیرِ پا
«گفتم که: بنما نردبان، تا بررَوَم بر آسمان»: از او خواستم که به من نردبانی نشان بده تا بتوانم تعالی یابم و به آسمان عروج کنم.«گفتا: سرِ تو نردبان، سر را درآور زیرِ پا»: گفت: سرِ تو بهترین نردبان است، سرت را زیر پا بگذار تا بتوانی به اوج برسی.
سر: اینجا «سر» نمادی از تعقّل و تفکّر عقل جزوی دنیوی است که در سلوک باید زنگارزدایی شود تا به عقل کُل اتصال یابد. همچنین نشانِ «اختیار» نیز هست که باید به حق تسلیم شود.
چون پایِ خود بر سر نهی، پا بر سرِ اختر نهی چون تو هوا را بشکنی، پا بر هوا نه، هین! بیا
«چون پایِ خود بر سر نهی، پا بر سرِ اختر نهی»: اگر بتوانی پای خود را بر سر خویش بگذاری؛ یعنی هرچه را که در سر داری، فرو بنهی، رشد میکنی.«چون تو هوا را بشکنی، پا بر هوا نه، هین! بیا»: در واقع هنگامی که خواستههای خود را رها میکنی و به تسلیم محض میرسی، در آن حال میبینی که میتوانی به آسمانها عروج کنی؛ زیرا هر کس هوا و هوس را رها کند، میتواند اوج بگیرد و در آسمانهای عالمِ معنا پرواز کند.
اشاره به روایتی با این مضمون: نزد پیامبر(ص) از عیسی (ع) و اینکه بر روی آب راه میرفت، سخنی به میان آمد.آن حضرت)ص( فرمود: اگر یقینش بیشتر بود بر روی هوا هم راه میرفت: احادیث، ص ۵۴۴٫ راه رفتن عیسی(ع) بر روی آب: انجیل متّی: باب ۱۴ انجیل مَرقُس: باب ۶ و انجیل یوحنّا: باب ۶٫
بر آسمان و بر هوا صد ره پدید آید تو را بر آسمان پرّان شوی هر صبحدم همچون دعا
«بر آسمان و بر هوا صد ره پدید آید تو را»: در این صورت خواهی دید که بر هوا و اوج آسمانها راههای متعددی برای تو گشوده میشود. «بر آسمان پرّان شوی هر صبحدم همچون دعا» همانگونه که در هر صبحدم دعایِ خالصانه و پرسوز به درگاه حق تعالی عروج میکند