توضیحات
خداوندگار فرمود: به امیر پروانه گفتم: اوّل که تو مسلمان شدی، میخواستی که خود را فدا کنی و عقل و تدبیر و رای خود را برای بقای دین به کار گیری؛ اما بر رای خود اعتماد کردی و انجامِ آن را از حق ندانستی؛ پس حق تعالی، همان را سببِ نقصِ ایمان تو کرد که با «تاتار» یکی شوی و به آنان یاری دهی و آنچه را که سببِ بقای دین بود، سببِ نقص آن کردی.
اینک روی به خدا آور و صدقهها بده تا تو را از این حالِ بد که محلِ خوف است، برهانَد و از او امید مَبُر، اگرچه تو را از چُنان طاعت به چُنین معصیت انداخت و تو ندانستی که چون طاعت را از خود دیدی، به معصیت افتادی؛ اما تضرّع کن.
او قادر است که از این معصیت، طاعت بیرون آوَرَد؛ یعنی اسبابی پیش آرَد که تو باز هم در قوّتِ دین کوشی و بدانی آن که تو را از حالِ عالی به حالِ دون آوَرد، میتواند تو را از حالِ دون به حالِ عالی ببرد.
حق تعالی مکّار است و در دلِ صورتها و ظاهرهای خوب، صورتها و ظاهرهای بد مینهد تا آدمی هُشیار باشد و مغرور نشود که مرا رأیی نیک و کاری خوب روی نمود.
زیرا اگر هرچه پیش میآمد، همان بود که به نظر میرسید، پیامبر(ص) با آن نظر منوَّر و منوِر فریاد نمیکرد که: «هر چیز را آنچنان که هست به من بنما» زیرا «خوب مینماید» و در حقیقت، «زشت» است. «زشت مینماید» و در حقیقت، «نغز» است.
پس هر چیز را چنان بنما که هست تا در دام نیفتیم و پیوسته گمراه نباشیم: فیه مافیه،صص۵-۴، با تلخیص و تصرف.
«احسان» که از بهر خدا کنند، هر چند که پنهان، آشکار شود و اگر صد سال بگذرد، با آنکه درازیِ مدت پوشانندۀ چیزهاست، آن چیز پوشیده نشود و حق تعالی به فضل خود آن را آشکار کند: مکتوبات، ص۱۹۳، با تلخیص و تصرف.
فی الحقیقه، عظمت و رفعتِ آدمی وقتی حاصل میشود که «اهلِ ایمان» و «اهلِ یقین» را رعایت و حمایت کند و نفوسِ مستعد را به انجامِ افعال نیک و طاعت آگاه کند و هادی باشد و هدایت نماید و با دوستانی باشد که لایقِ امتزاج و اختلاطِ روحانیاند: مکتوبات، ص۲۳۶، با تلخیص و تصرف.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.