جبر و اختیار در مثنوی مولانا :
بیت ۶۱۹ از دفتر اول: تو ز قرآن باز خوان تفسیرِ بَیت گفت ایزد: ما رَمَیتَ اِذ رَمَیت
جبر و اختیار در مثنوی مولانا
رسول گرامی خدا(ص) در جنگ بدر مشتی سنگریزه به سوی لشکر قریش پرتاب کرد و پیش از شروع جنگ، لشکر قریش گریختند. قرآن میفرماید: آنچه که پرتاب شد در حقیقت خداوند پرتاب کرد و این کار برای آزمون نیکوکاران در روز جنگ بدر بود تا لطف خود را به اهل ایمان بنماید. لِیُبلیَ المُؤمِنینَ مِنهُ بَلاءً حَسَنآ.
ازاین آیه استنباط میشود که دست نبی، دست خداست؛ زیرا پرتاب سنگریزهها گرچه ظاهرآ بادست رسول(ص) بود؛ امّا تأیید حق تعالی در این امر سبب شد که قدرتی خاصّ در آن وجود داشته باشد؛ پس فعل الهی بود و در حقیقت بیانی است از وحدت عارفانه (وصال عارفانه) رسول گرامی(ص) که به مقام فناء فیالله و بقاء بالله رسیده بود.
زیرا که جبر و اختیار در مثنوی مولانا ، موجب لغزش افهام و اذهان نشود و قدرت خالق را با اختیار مخلوق اشتباه نکنند و نپندارند که بشر در اعمال خود «مجبور» است و هیچ اختیاری ندارد، میگوید: «تو ز قرآن باز پرس تفسیر بیت» و بر حسب شعار مذهبی خود که همان «ما رَمَیتَ اذ رَمَیتَ» است، حالتی مابین جبر و تفویض مطلق را بر میگزیند که همان اعتقاد شیعه امامیه است: «لا جبرَ و لا تفویضَ بل أمرٌ بینَ الاîمرینِ». بسیاری از فلاسفه اسلامی به ویژه آن گروه که شیعه امامی بودهاند از قبیل: خواجه نصیرالدّین طوسی و قطبالدّین محمّد رازی در مسأله جبر و اختیار همان مسلک بینالامرین و حالت مابین جبر و اختیار را برگزیدهاند، مخصوصآ گروه متأخّران که پیشوای آنها صدرالمتألّهین یعنی ملاصدرای شیرازی «متوفی به سال ۱۰۵۰ ه . ق» است، درین باره با مسلک مولانا که مأخوذ از «ما رَمَیتَ اذ رَمَیتَ» باشد، بسیار نزدیک گشتهاند، آن چنانکه میتوان گفت: پیرو اندیشه و طرز تفکر او شدهاند. حاج ملاّ هادی سبزواری «متوفی به سال ۱۲۸۹ ه . ق» که از خواصّ پیروان اندیشه فلسفی ملاّصدرا بود میگوید: «الفِعلُ فِعلُ اللهِ وَ هُوَ فِعلُنا». مولانا در مسأله جبر و اختیار بسیار پافشاری کرده بهطوری که در تمام شش دفتر مثنوی و بیش از همه در دفتر اوّل و پنجم به تفصیل و یا به اختصار درین باب سخن گفته و دلایلی برای اثبات اختیار و ابطال جبر مطلق آورده است. با یک جمعبندی کلّی میتوان گفت: مولانا در بیان اثبات اختیار و ردّ جبر مطلق به چند دلیل تکیه دارد که عبارتند از:
۱ ـ وجدان بشری، که اختیاری را برای خویش حس میکند.
۲ ـ تردید در بعضی امور که فلان کار را انجام بدهم یا ندهم دلیل آن است که اختیاری را حس میکند.
این که فردا این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم
مولانا در این بیت در مورد جبر و اختیار در مثنوی مولانا اذعان میدارد که انسان در امور غیر ممکن حالت تردید پیدا نمیکند، مثلا هرگز فکر نمیکند که به هوا بپرد یا کوه سنگین را با یک دست از جای برکند، یا در امور تکوینی هرگز به فکر نمیافتد که قد خود را بلند کند یا اینکه به جای دو چشم، چهار چشم داشته باشد.
۳ ـ تفاوت آشکاری که بین حرکات غیرارادی و حرکات ارادی است، مانند ارتعاش دست بیماری که رعشه دارد و حرکات دست کسی که در حال نگارش موضوعی است که تمام این حرکات تحت کنترل و اختیار نویسنده است.
۴ ـ امر و نهی، وعده و وعید که در کتب الهی آمده است. اگر فرد اختیار نداشته باشد چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ قوانین وضع شده در جوامع بشری که در آن انسان را موظّف به انجام و رعایت بعضی قوانین و مکلّف به منع انجام بعضی امور مینماید، نشانه اختیار بشر در انجام یکسری اعمال است.
۵ ـ حالت ندامت و پشیمانی که بعد از انجام اعمال ناشایست در انسان به وجود میآید.
۶ ـ حالت خجلت و شرمساری از یادآوری کارهای زشت و اعمال نادرست.
۷ ـ حالت خشم و کینه نسبت به اعمال و گفتار دیگران که اگر آنان را مختار ندانیم، چنین احساسی نداریم.
به نقل از شرح مثنوی معنوی با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری. جلد۱٫ ناهید عبقری
سرای اهل قلم :
خبرگزاری خانه کتاب ایران” ایبنا” گزارش کرد:
در بررسی «شرح مثنوی» عنوان شد
جهان بیش از همیشه به مولانا و آموزههایش نیازمند است
٢٠ شهریور ۱۳۹۶٫ سرای اهل قلم
غلامعلی حداد عادل در سخنانی گفت: هفتاد و پنج سال از آخرین جنگجهانی میگذرد؛
اما در همه این سالها بشر هیچ روزی را بدون جنگی تجربه نکرده است.
این موضوع نشان میدهد یکجای کار لنگ است و در چنین فضایی حرف مولانا شنیدنی است
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست معرفی و بررسی کتاب «شرح مثنوی معنوی؛ با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری» عصر روز دوشنبه (۲۰ شهریورماه) با حضور غلامعلی حداد عادل، غلامرضا انصاری و ناهید عبقری در “سرای اهل قلمِ” موسسه خانهکتاب ، برگزار شد.
غلامعلی حداد عادل با ابراز خوشحالی از انتشار این کتاب گفت: خیلی خوشحالم شرایطی فراهم شد تا به بررسی این شرح مثنوی مولانا که حاصل سالها تلاش ناهید عبقری است، بپردازم.
ناهید عبقری نخستین خانمی است که این کار سنگین و طاقتفرسا را انجام داده است، به همین دلیل باید از وی تشکر کرد.
وی افزود: از آشنایی من با خانم ناهید عبقری چندماهی بیشتر نمیگذرد؛ وی چند ماه پیش لطف کرد و این مجموعه شش جلدی را برایم ارسال کرد.
من ضمن تشکر کتبی لازم دانستم با وی تماس بگیرم و به این شکل نیز سپاسگزار زحمات شبانهروزی او در حوزه مثنویپژوهی باشم.
این صحبت مقدمه آشنایی بیشتر ما شد به همین دلیل در سفری که یکماه پیش به مشهد داشتم در منزل و دفتر وی حاضر شدم و از نزدیک شاهد عشق و علاقه او به مثنویپژوهی و کار کردن در این حوزه بودم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره اهمیت مولاناپژوهی در عصر حاضر اظهار کرد:
اهمیت مولاناپژوهی در روزگار ما بسیار بیشتر قابل لمس است ؛ زیرا بشر با همه پیشرفتهایی در زمینههای مختلف ، امروز آسوده نیست.
به مدد فناوری سفر شش ماهه تبدیل به سفری شش ساعته شده اما مقصد و اهداف تغییر کرده و انسان معاصر دچار سردرگمی شده است.
هفتاد و پنج سال از آخرین جنگجهانی میگذرد اما در همه این سالها بشر هیچ روزی را بدون جنگی تجربه نکرده است. این موضوع نشان میدهد یکجای کار لنگ است و در چنین فضایی حرف مولانا شنیدنی است.
وی ادامه داد: مولانا به ما متذکر میشود، هستی در این ظاهر مادی محبوس نیست زیرا این بدن تنها یک ظاهر است و حقایق در باطن قرار گرفته است. همه اولیاء و انبیاء آمدهاند تا نگاه ما از زمین به سمت آسمان تغییر کند. مولانا نیز با اشعارش میخواهد توجه ما را به چنین حقیقتی جلب کند.
رییس بنیاد سعدی در ادامه نشست سرای اهل قلم با اشاره به نگاه مولانا و کارهایش گفت: برای درک بهتر مولانا من به داستان کتاب درسی مدارس اشاره میکنم. همه ما بهخاطر داریم که در علوم دبستان میخواندیم عدسی نور را در جایی بهاسم کانون جمع میکند اما این پایان کار نیست و بعد دوباره نور از آن کانون در فضا منعکس میشود. این مثال دقیقا برای مولانا صدق میکند؛ مولانا علم را در کانونی به اسم مثنوی جمع کرده و سپس آن را در جامعه انتشار میدهد، به همین دلیل در طول هشتصد سال از تالیف مثنوی گذشته، شرحهای مختلفی درباره آن منتشر شده است. طبق آمار منتشر شده در سال ۱۳۸۰، دویست و نوزده شرح برای مثنوی نوشته شده است. با اقبال بیشتر از مثنوی معنوی مولانا در قریب بیست سال گذشته، شمار شرحها بر مثنوی به حدود دویست و پنجاه شرح رسیده است. شمار شرحهایی که بر مثنوی نوشته و در هند منتشر شده است، بسیار بیشتر از شرحهای منتشر شده در ایران است.
وی افزود: مثنوی بهقدری ارزشمند است که در دوران ما نیز بزرگانی مانند بدیعالزمان فروزانفر،سید جعفر شهیدی، زرینکوب، لاهوتی، آیتالله جعفری، سیدصادق گوهری، محمدعلی موحد، کریم زمانی و عینالله علاء سالهای سال بر روی آن پژوهش و تحقیق انجام دادهاند. این توجه و اقبال نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان به مولانا است و ترجمه شعرهای این شاعر ایرانی به زبان انگلیسی در آمریکا در شمار آثار پرفروش است.
حداد عادل در توضیح کتاب ناهید عبقری گفت: تازهترین شرح منتشر شده از مثنوی متعلق به ناهید عبقری است این کتاب شرح بسیار خوبی است و قابلیت ارجاع دارد. من چندسالی است که با مثنوی سروکار دارم و در چندماه گذشته بارها به این کتاب رجوع کردم و کتاب قابل قبولی است. این کتاب نثر فارسی درست، سالم و بیعیبی دارد. خانم عبقری در شرح این کتاب از حشو و زواید دوری کرده است و در این شش جلد خبری از مطالب اضافه نیست. همچنین هرجا مطلبی را از منبعی گرفته، مشخصات کتابشناسی آن را کامل بیان کرده است.
وی ادامه داد: مهمترین حُسن این شرح، ارائه معانیِ ابیات به زبان امروزی است و این بسیار سودمند است.
ناهید عبقری دنبال شهرت و کسب درآمد نبوده است و بهترین سالهای عمر خود را صرف مولاناپژوهی کرده.
دکتر حداد عادل همچنین اظهار داشت:
در بازدیدی که در مشهد از دفتر وی داشتم
متوجه شدم ایشان یک انتشارات به اسم «بانگ نی» تاسیس کرده است و بهصورت متمرکز روی مثنویپژوهی کار میکند.
این موضوع بیانگر عشق و علاقه او به مولاناست. به عنوان مثال، برخی ابیات مولانا بسیار دشوار است و شاعران و ادیبان نتوانستند آنها را به خوبی توضیح دهند؛
اما در این کتاب بهشکل بسیار خوب و سادهای آن ابیات بیان شده است و این نشان دهنده تسلط او به مثنوی است.
در ادامه نشست سرای اهل قلم ، ناهید عبقری، نویسنده این اثر گفت:
این کتاب حاصل سی سال تلاش و کوشش من و حاصل یک عمر زندگی با آثار و اندیشههای مولاناست.
این کتاب در ابتدا در شش هزار صفحه آماده انتشار شد؛
اما بهدلیل مشاهده شرایط امروز جامعه، چارهای جز این ندیدم که طی یک فعالیت پنج ساله کتاب را به چهار هزار صفحه کاهش دهم. سعی کردم روش بیان مطالب را عوض کنم تا
برای انسان معاصر قابل درک باشد.
وی در ادامه نشست سرای اهل قلم ادامه داد: این کتاب برای انسان امروزی نوشته شده است.
انسانی که حوصله کارها و کتاب های طویل و پیچیده را ندارد
ومایل است همه چیز به ساده ترین وجه بیابد و بفهمد.
این شرح به تمام ابیات توجه داشته و تفسیر آنها را به طور جامع و روان بیان کرده که برای همه افراد جامعه قابل درک است.
وهمچنین غالب واژههای مثنوی که مهجورند ، نیز در این کتاب معناشده و آیات قرآن کریم و احادیث نیز که دو سرچشمه اصلی و تابناک مثنوی اند، هم با توضیحات ضروری تقریر یافته اند.
همچنین تعبیرات گوناگون و اصطلاحات عرفانی نیز به ساده ترین صورت ممکن، توضیح داده شده اند.
این مولاناپژوه با بیان دلایل انتشار یک شرح جدید از مثنوی مولانا اظهار کرد:
احساس کردم باید شرحی ارایه شود که همراه با عرفان عملی و عاشقانه مولانا، بدون هیچگونه تداخلی، ضروری است که عرفان نظری نیز در پانوشت ها، هر جا که نیازی هست، تبیین شود؛
زیرا انسان معاصر. عقلگراست و معارف بلند مثنوی را نیزبا عقل متعارف بشری، تجزیه و تحلیل می کند و متوجه نیست که حیطه عقل کمال نیافته و زنگارزدایی نشده او، فقط عالم ماده است،
و با عقلی مادّی ، نمی توان امور معنوی را که غیر مادّی اند، دریافت ،
و لزوما باید به او حدود فعالیت این عقل را آموخت و متذکر شد تا بتواند دریابد که برای درک صحیح ، چاره ای جز آن نیست که هر چیز را بر جای خوبش بنشانیم و از عقل فیزیکی توقع ورود به حیطه متافیزیکی را نداشته باشیم،
بههمین دلیل کوشیدیم تا مفاهیم بلند مثنوی را که درک برای بسیاری دشوار است، از طریق مبانی عرفان نظری هم تبیین و تفسیر کنیم
. انسان معاصر دادههای ذهنی زیادی دارد و همهچیز را سریع میخواهد بنابراین باید مطالب را با جذابیت، صراحت و بهشکلی مناسب به او انتقال داد.
غلامرضا انصاری که آخرین سخنران نشست سرای اهل قلم بود نیز در صحبتهایش گفت: این کتاب حاصل سی سال تلاش شبانهروزی ناهید عبقری است که محتوای روانتری نسبت به سایر آثار مشابه دارد. وی عرفان را بهشکل بسیار ساده و قابل درکی توضیح داده است. همچنین شاهد تحلیل بسیار شیوایی در این کتاب هستیم.